امین پسر همسایه بغلی مان؛ پاکت پلاستیکی سیاه رنگی در دست دارد، از مقابلم به شتاب عبور می کند و سراسیمه آچار را وارد قفل در حیاطشان کرده و دستگیره را بطرف خودش میکشد، چند بار این حرکت را انجام داده و آچار را داخل قفل می چرخاند. بالاخره در حیاط باز می شود و امین به سرعت وارد خانه شده و در را پشت سرش میبندد. این چندمین بار است که امین بدین شکل سراسیمه و از ترس چیزی که حمل میکند وارد خانه شان میشود، وقتی ته و توی قضیه را از برادر کوچکش جویا میشوم میگوید داخل آن پاکت های سیاه نوار ویدئو بوده! **** کمتر کسی پیدا میشود که دههی ۶۰ و ۷۰ ی باشد و بخاطر نیاورد. سال ها ورود ویدئو و نوارهای آن به هرشکل و محتوا به داخل کشور و جامعه ممنوع بود و خانواده ها در خفا مجبور بودند با پنهان کاری یک نوار ویدئویی گیر آورده و آنرا تماشا کنند. بحث ها و بررسی های زیادی آن زمان صورت گرفت که نباید این ممنوعیت اعمال شود و از این حرف ها؛ ممنوعیت چرا؟! بگذاریم آزاد باشد، محدودیت برای چه؟! ما فرهنگسازی میکنیم و استفاده صحیح از این وسیله را به خانواده ها آموزش میدهیم! پس آزاد شد و رفته رفته با پیشرفت تکنولوژی پلیرهای سی دی و دی وی دی وارد بازار شدند با انواع محتواها؛ اما دریغ از هرگونه فرهنگ سازی. گویا گوشی از دست مسؤلین درآمده بود. دیگر قریب به اتفاق خانواده ها صاحب سینماهای خانگی و انواع دستگاههای پخش شده بودند. بعد از این انواع دستگاه های پخش فیلم، ماه واره میهمان دیگر فرهنگ خانواده ها بود، با برنامه های متنوع تر و به ظاهر جالب تر! این بار گوشی دست مسؤلین آمد و مجازات و جریمه هایی برای استفاده کنندگان از این وسیله ارتباطی وضع شد و حتی به جمع آوری این آلت ارتباطی روی آورده شد. خیلی از خانواده ها اعم از سنتی و مدرن، مذهبی و غیر مذهبی، خاکستری و سفید و سیاه صاحب این گیرنده جهانی شده بودند! **** آموزش، آگاهی از اخبار و رویدادهای روز دنیا و اقوام مختلف جهان، تماشای به روز فیلم های سانسور نشده و سریال های به ظاهر اجتماعی و خانوادگی و بسیار جذاب! استفاده از شبکه های علمی، تماشای کانال های مذهبی، عوامل جذب خانواده ها به سوی این وسیلهی "سرگرمی" میباشد. متاسفانه همزمانی ورود این وسیله ارتباطی و رسانه ای به همراه وسایل مشابه همانند موبایل و اینترنت و شبکه های اجتماعی و کانال های فارسی زبان آن باعث شد یک فرهنگ غلط و خطرناکی وارد حوزهی خانواده شده و به مرور پایه های خانواده را تحت تاثیر خود قرار دهد. عادی نشان دادن صحنه های ارتباطی آزاد بین دو جنس مخالف، صحنه هایی از زنان نیمه برهنه و روابط سطحی و خیانت های آشکار و ساده خصوصیت خیلی از سریال های شبکه های فارسی زبان این وسیله ارتباطی است. البته قضاوت بر سر اینگونه محتواها تنها بر مبنای صحنه های موجود در این سریال ها نیست، بلکه نوعی حریم شکنی در اکثر فیلم های معروف و روز جهان، صفحات اینترنت و محتواهای بولوتوث گوشی های موبایل وجود دارد. صحنه هایی که زمانی اگر یک فرد بالغ و نابالغ آنرا میدید صورتش از فرط خجالت سرخ میشد اما امروزه این صحنه ها و محتواها به سوی عادی شدن در میان خانواده ها و افراد جامعه میرود و این، آثار سوء مدیریت این وسایل ارتباط جمعی است. البته خالی از لطف است که نقش برخی از کانالهای ماه واره ای در پیشرفت علم و فن آوری و حتی اطلاعات دینی و مذهبی نادیده گرفته شود و نقش اینترنت در ارتباطات سالم با دنیای اطراف کم رنگ گردد. در رسانه های غربی برنامه های تلویزیونی برای گروه های سنی مختلف تقسیم بندی شده و مخاطب یابی میشود و به کودک و نوجوان اجازه استفاده از هر برنامه و امکاناتی داده نمیشود. حرف آخر: این سئوال پیش میآید که چگونه غرب برای افراد جامعه و خانواده های خود اینگونه برنامه ریزی دارد و ما باید هر خوراکی را که رسانه های آنها تولید میکند در اختیار خانوادههایمان قرار دهیم و از سست شدن پایه های اجتماعی و بُنیهی خانواده هایمان نترسیم؟ بی گمان راه حل کنترل این معضل نه در ممنوعیت استفاده از چنین وسایل ارتباطی است و نه در رها کردن آن. چون بی شک پیشرفت هر جامعه ای در گرو استفاده از تکنولوژی های روز و ارتباط سالم با جوامع اطراف است. اما اینکه با تدبیر و اندیشه بتوان راه حلی پیدا کرد و این معضل را از سر راه خانواده ها برداشت میماند به همت مسئولین و عملی کردن آن فرهنگسازی که قرار بود در دهههای ۶۰ و ۷۰ رخ دهد. بی تردید راه حل جز فرهنگ سازی نیست و اگر در پی اش باشیم میتوانیم کنترل کنیم و ما صادر کننده فرهنگ غنیمان باشیم؛ به جای استفاده از فرهنگ های نوپای غربی!