Quantcast
Channel: پایگاه خبری اهراب نیوز - پربيننده ترين عناوين :: نسخه کامل
Viewing all 4282 articles
Browse latest View live

وحیدی مهر اولین مستعفی شهرداری برای انتخابات/ علوی معاون شد

$
0
0
شهردار تبریز گفت: شهرداری در چند سال اخیر با اجرای طرح ها و برنامه های فرهنگی ، اجتماعی پیشرو پیشگام فعالیت های فرهنگی در حوزه مدیریت شهری کشور بوده است. به گزارش اهراب نیوز، نوین در مراسم تودیع و معارفه معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری با اعلام این مطلب ادامه داد: شهرداری تبریز به عنوان یک نهاد کاملا اجتماعی، تلاش برای افزایش سطح نشاط و شادابی عمومی نزد شهروندان و خانواده ها از طریق اجرای برنامه های متنوع و مختلف فرهنگی اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار داده و برخلاف سیاه نمایی عده ای مغرض ، این برنامه ها مورد رضایت و اقبال عموم شهروندان و حتی میهمانان و گردشگران ورودی به شهر قرار گرفته است. شهردار تبریز همچنین اجراي طرح‌ها و برنامه‌هايي چون كمك به بازسازي ، نوسازي و تجهيز مساجد ، برگزاری یادواره بزرگ شهدای شهر تبریز، برگزاری چهارمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم دانشجویان، تجليل از قاريان و حافظان ممتاز قرآني ، احداث بوستان‌هاي قرآن ، راه‌اندازي خانه هنرمندان ، احداث و توسعه كتابخانه‌ها و قرائتخانه‌هاي عمومي ، احداث ده‌ها خانه فرهنگ ، احداث بزرگ ترین فرهنگسرای شمال غرب کشور به نام الغدیر ، راه‌اندازي موزه تاريخ شهر و شهرداري ، نصب تنديس و ائلمان‌هاي ويژه شهدا ، سرداران جنگ و مفاخر تبریز و استان در میادین ، برگزاري همه ساله جشنواره فرهنگي تابستاني تبريز ، برگزاري جشنواره‌ها و يادنامه‌هاي فرهنگي ادبي نظير شمس تبريزي ، مولانا ، شهريار ، پروين اعتصامي ، برگزاری هفته های فرهنگی تبریز در داخل و خارج کشور ، ایجاد و توسعه تالارهای اجتماعات ، برگزاري يادواره‌هاي شهدا ، مشاركت در برگزاري و برپايي تمامي برنامه‌ها و جشنواره‌هاي فرهنگي هنري استان و ده‌ها برنامه ديگر را تنها بخشي از فعاليت‌هاي فرهنگي شهرداري طي سال‌هاي اخير برشمرد. گفتنی است در این مراسم مهندس نوین با اهد ای لوح تقدیر از تلاش های وحیدی مهر معاون سابق فرهنگی واجتماعی شهرداری تبریز قدردانی و سید رضا علوی مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری را با حفظ سمت به عنوان سرپرست جدید معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تبریز منصوب کرد. گفته می شود ناصر وحیدی مهر قصد شرکت در انتخابات آتی شورای شهر تبریز را دارد.

نصرتی: هوادارن برای انتقام بیایند

$
0
0
مدافع تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: الشباب قهرمان لیگ عربستان است و مقابل تیم کوچکی شکست نخوردیم، با این حال از این تیم در تبریز انتقام می گیریم تا راه صعودمان هموار شود. برنا: محمد نصرتی درباره شکست ۱-۰ مقابل الشباب در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا اظهار داشت: بازی را خوب شروع کردیم، اما روی یک غافلگیری گل خوردیم. نیمه دوم نیز توپ و میدان در اختیار ما بود، اما نتوانستیم از فرصت ها استفاده کنیم. به هر حال سه امتیاز را از دست دادیم و حالا مترصد فرصت هستیم تا در تبریز از این تیم عربستانی انتقام بگیریم. وی افزود: برخی بازیکنان ما برای اولین بار است که حضور در مسابقات بین المللی را تجربه می کنند. همین کم تجربگی آنها در برخی مواقع خود را نشان می دهد و نمی توانیم مثل لیگ باشیم. با این وجود نمایش خوبی تاکنون داشته ایم و امیدوارم با پیروزی در بازی چهارشنبه بتوانیم راه صعودمان را به دور بعدی هموارتر کنیم. مدافع تراکتورسازی درخصوص استقبال تماشاگران در این مسابقه گفت: امیدوارم هواداران پرشور تبریزی یکبار دیگر ورزشگاه را مملو از جمعیت کنند. تراکتورسازی تیم خود آنهاست و بنابراین به حمایتشان نیاز مبرم داریم. نصرتی درباره شرایط تیمش در لیگ برتر عنوان کرد: خوشبختانه فولاد روز گذشته برابر صبا متوقف شد تا شانس ما برای کسب آسیایی سال بعد بیشتر از گذشته شود. ما همچنین منتظر امتیاز از دست دادن استقلال و سپاهان هستیم تا بتوانیم خود را به قهرمانی نیز نزدیک کنیم. با این حال هدف اولمان کسب سهمیه لیگ قهرمانان است.

تصویری/ روزنامه های ورزشی صبح امروز

خطیبی: به آلمان می روم/ شاید مقابل قلعه نویی بازی کنم

$
0
0
سرمربی تیم فوتبال گسترش فولاد تبریز گفت: با همین بازیکنان فصل آینده جزو ۸ تیم اول لیگ برتر خواهیم شد. تسنیم: رسول خطیبی درباره صعود گسترش فولاد به لیگ برتر اظهار داشت: ابتدا لازم است صعود نماینده دیگری از فوتبال آذربایجان شرقی به لیگ برتر را تبریک بگویم و معتقدم تیمی که از هفته ششم تا پایان مسابقات در صدر جدول بوده شایستگی این صعود را داشته است. ما در تمام بازی‌های خود به غیر از یکی دو بازی خوب کار کردیم و بازیکنان ما با غیرت و تعصب توانستند تیم را به لیگ برتر برسانند. سرمربی گسترش فولاد خاطرنشان کرد: مدیریت باشگاه نیز با تمام توان از ما حمایت کرد. فصل گذشته هم می‌توانستم ماشین‌سازی را به لیگ برتر بیاورم اما در میانه راه ما را تنها گذاشتند و ورزشگاه یادگار امام را از ماشین‌سازی گرفتند که به همین دلیل موفق نشدیم. خوشبختانه در این فصل و در تیم گسترش فولاد چنین مشکلی نداشتیم و با حمایت مدیریت باشگاه یک ورزشگاه خوب در اختیار داشتیم ضمن آنکه زمین تمرین‌مان نیز در کنار این ورزشگاه بود. وی ادامه داد: باید از تمامی مربیان خود و پیشکسوتان فوتبال تبریز، همچنین رسانه‌ها که از من حمایت کردند تشکر کنم. گسترش فولاد در این فصل بیشترین بازیکن بومی را داشت و به طور قطع در لیگ برتر نیز همین روند را ادامه خواهیم داد. در سال‌های اخیر تعداد بازیکنان مستعد فوتبال تبریز در تیم ملی و لیگ برتر کاهش یافته و به همین دلیل تمام تلاشمان این است تا بار دیگر استعدادهای خود را به تیم ملی و دیگر باشگاه‌های لیگ برتری معرفی کنیم. خطیبی درباره سقوط ماشین‌سازی از لیگ یک گفت: متاسفانه ماشین‌سازی غریب مانده و اصلا مشخص نیست که این تیم متعلق به کجاست. البته فوتبال تبریز در یکی دو سال اخیر روند روبه‌رشدی داشته؛ یک تیم تبریزی از دسته ۳ به دسته دوم و یک تیم دیگر از دسته دوم به لیگ یک رسیده، گسترش فولاد هم که راهی لیگ برتر شد و در لیگ برتر هم تراکتورسازی تیم خوب و مدعی است. در این میان تنها ماشین‌سازی است که اگر حامی مالی خوبی پیدا کند می‌تواند باردیگر به روزهای خوبش بازگردد. سرمربی گسترش فولاد درباره آرزویش برای معرفی استعدادهای فوتبال تبریز به فوتبال ایران گفت: نزدیک به ۳ سال پیش وقتی از سپاهان به تراکتورسازی آمدم در جمعی عنوان شد که دیگر امثال باقری، خطیبی‌ها، دین‌محمدی‌ها و اکبرپورها در فوتبال ما تمام شده‌اند، این موضوع به من برخورد و با خودم گفتم چرا دیگر مانند این بازیکنان نمی‌آید و تلاش کردم این کار را انجام دهم. خطیبی عنوان کرد:‌ باید از غدیری، مدیرعامل باشگاه ماشین‌سازی تشکر کنم که فصل گذشته به من اعتماد کرد و استارت کار مربیگری من از آنجا خورد. در همان فصل گذشته میثم نقی‌زاده از تیم ماشین‌سازی به فوتبال ایران معرفی شد که اکنون در پرسپولیس ثابت بازی می‌کند. بهمن کامل بازیکن تبریزی که اکنون در ترکیب ثابت نفت‌ تهران قرار دارد هم جزء این دسته است. همچنان هم اعتقاد دارم باید به این قبیل بازیکنان میدان دهیم تا رشد کنند. وی درباره اینکه در لیگ برتر نیز مانند لیگ یک به عنوان مربی - بازیکن حضور خواهد داشت یا نه به تسنیم گفت: واقعیت این است که در این فصل شرایط جسمانی خوبی داشتم و همراه با بازیکنان در تمرین‌ها شرکت می‌کردم، بسیاری به من می‌گویند که باید همچنان بازی کنم چرا که فوتبال ما نسبت به دهه ۷۰ و حتی ۸۰ ضعیف‌تر شده است. اکنون بهترین بازیکنان فوتبال ما فرهاد مجیدی و علی‌ کریمی هستند که هم‌دوره‌های من بوده‌اند. سرمربی گسترش فولاد افزود: من ۳۴ سال سن دارم و به همین دلیل دوست دارم به بازیکنان جوان تبریزی بها دهم تا آنها رشد کنند، ضمن آنکه در سال آینده باید برای گرفتن مدرک مربیگری درجه A حرفه‌ای به آلمان بروم و به همین دلیل باید تیم را به گونه‌ای ببندم که مشکلی درون زمین نداشته باشیم و بدون رسول خطیبی هم تیم ما نتیجه بگیرد. احتمال دارد در یک یا دو بازی به میدان بروم به ویژه در یک بازی مقابل یکی از مربیانی که در سال‌های گذشته در تبریز حضور داشت و به تیم شهر تبریز و بازیکنان آن ظلم کرده، بازی خواهم کرد. خطیبی تصریح کرد: امسال باید مدرک D خود را بگیرم و سال آینده نیز برای گرفتن مدرک درجه A حرفه‌ای به باشگاه هامبورگ بروم. سرمربی گسترش فولاد درباره بحث پیشنهاد یک و نیم میلیاردی این باشگاه به آندرانیک تیموریان گفت: تیموریان همبازی من و یک بازیکن خوب ملی‌پوش بوده است که سابقه بازی در تراکتورسازی را هم دارد اما تیم من ۲ هافبک میانی دارد که یک سال دیگر از بسیاری از بازیکنان تیم ملی و حتی آندرانیک تیموریان بهتر می‌شوند. وی افزود: در تیم گسترش فولاد خبری از پرداخت رقم‌های ۱.۵ میلیاردی نیست، دریافتی بازیکنان فصل گذشته ما همه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون بوده‌اند و در این فصل نیز نهایت سقف ما برای پرداخت به بازیکنان ۳۰۰ میلیون است. در واقع ما به دنبال بازیکنان باانگیزه هستیم. خطیبی تصریح کرد: بازیکن‌سازی برای من و باشگاه گسترش فولاد مهم‌تر از قهرمانی است. تاکنون در این زمینه موفق بوده‌ام و امیدوارم این کار را ادامه دهم چرا که اعتقاد دارم آن مربی که با بهترین بازیکنان نتیجه می‌گیرد مربی نیست بلکه کسی که بتواند بازیکن سازی کند و با آنها نتیجه بگیرد کار بزرگی انجام داده است. امیدوارم روند حضور بازیکنان ملی پوش تبریزی در دهه ۷۰ و ۸۰ را که مدتی است به وقفه افتاده از سال ۹۲ از سر بگیریم سرمربی گسترش فولاد درباره اینکه مربیان بازیکن‌ساز همواره بر لبه تیغ قرار دارند گفت: من با باشگاه گسترش صحبت کردم و آنها نیز به ادامه دادن همین روند اعتقاد دارند. بحث باشگاه ما قهرمانی یا نیفتادن از لیگ برتر نیست بلکه به دنبال معرفی استعدادهای فوتبال تبریز به تیم ملی و تیم ‌های لیگ برتری هستیم. ضمن اینکه معتقدم با همین بازیکنان جزو ۸ تیم اول لیگ برتر خواهیم بود.

جعفری: تونی عذرخواهی کرد

$
0
0
مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی تبریز گفت: ثابت می‌کنیم پدیده‌ای نوظهور در فوتبال آسیا هستیم. تسنیم: محمدحسین جعفری اظهار داشت: در بازی رفت مقابل الشباب عربستان تحلیل دیگری داشتیم و معتقد بودیم می‌توانیم این تیم را در خانه‌اش شکست دهیم اما برنامه‌های تاکتیکی تراکتورسازی نتیجه نداد و روی یک اتفاق گل خوردیم. البته الشباب ضدحملات خطرناکی هم داشت اما در نهایت با همان یک گل ۳ امتیاز بازی به الشباب رسید. وی افزود: باید به فکر آینده باشیم و ۳ امتیازی که روز چهارشنبه باید از الشباب بگیریم. حتی به دنبال آن هستیم تا با برتری با تفاضل گل بالا صدر جدول را هم از الشباب بگیریم. امیدوارم بار دیگر شاهد حضور هواداران باشیم، چرا که معتقدم مانند بازی با الجزیره می‌توانند قدرت تیم ما را چند برابر کنند. مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی تصریح کرد: اطمینان دارم تراکتورسازی می‌تواند از گروه خود صعود کند و به کشورهای خلیج فارس و قاره آسیا نشان دهد که یک پدیده نوظهور در فوتبال این قاره است. جعفری خاطرنشان کرد: زیارت خانه خدا تمام خستگی‌های بازیکنان را رفع کرد و فکر می‌کنم شرایط خوبی را از نظر روحی بر تیم ما حاکم کرده است. به همین دلیل معتقدم می‌توانیم با یک بازی خوب به راحتی الشباب را شکست دهیم. وی درباره برخی حاشیه‌های ایجاد شده پیش از سفر تراکتورسازی به عربستان از جمله درگیری لفظی اولیویرا با برخی مسئولان اجرایی باشگاه گفت: ما پیش از بازی با الشباب و قبل از آغاز سال ۹۲ قصد پرداخت مالی به بازیکنان را داشتیم و با توجه به اینکه پایان سال بود و مدیر اجرایی باشگاه قصد داشت تا تسویه حساب مالی خود را انجام دهد رسیدهایی را نزد بازیکنان برد تا از آنها رسید و امضا بگیرد. این موضوع سبب شد تا تونی عصبانی شود و واکنش نشان دهد. بعد از این موضوع تونی ۳، ۴ بار بابت اتفاق پیش آمده عذرخواهی کرد. جعفری درباره وضعیت انضباطی فروزان و ابراهیمی نیز گفت: بحث فروزان چندان جدی نیست و حل می‌شود. به هر حال در هر باشگاهی از این صحبت‌ها وجود دارد اما ابراهیمی مصاحبه‌ای انجام داده که ما در میان برنامه‌های فشرده خود به دنبال فرصتی می‌گردیم تا این مسئله را بررسی کنیم. وی دراین باره که با این شرایط احتمال حضور ابراهیمی در بازی برگشت مقابل الشباب وجود دارد یا نه گفت: این موضوع مشخص نیست و باید ببینیم در برنامه کاری تا قبل از بازی با الشباب امکان بررسی موضوع وجود دارد یا نه. مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی درباره شایعه درگیری دهنوی با آذرنیا سرپرست تراکتورسازی اظهار داشت: هر کس این شایعه را مطرح کرده مغرض بوده، چرا که دهنوی و آذرنیا رابطه بسیار خوب و حسنه‌ای دارند و هیچ مشکلی بین آنها پیش نیامده است. جعفری در پایان از امید این تیم برای قهرمانی در لیگ برتر چنین گفت: هدف‌مان قهرمانی در لیگ برتر است. به هیچ عنوان ناامید نشده‌ایم و به بازی‌های ۳ هفته باقی‌مانده چشم دوخته‌ایم تا اگر خدا بخواهد بتوانیم در لیگ برتر قهرمان شویم.

نماینده اهر و هریس راهی بیمارستان شد

$
0
0
ظهر امروز عباس فلاح باباجان، نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی به دلیل نارسائی قلبی راهی بیمارستان شد. به گزارش فارس، ظهر امروز عباس فلاح باباجان، نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی به دلیل نارسائی قلبی راهی بیمارستان شد. بر اساس این گزارش، این عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی ساعت ۱۵ بعد از ظهر به دلیل نارسائی قلبی توسط اورژانس به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز منتقل شد.

منادی: دوشنبه به دیدار رهبری می رویم

$
0
0
 عضو هیئت رئیسه مجلس می‌گوید، این هیئت احتمالاً روز دوشنبه این هفته با مقام معظم رهبری دیدار خواهد کرد. تسنیم: علیرضا منادی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به دیدارهای نوروزی نمایندگان و هیئت رئیسه مجلس با مقامات عالیرتبه کشور، گفت: اعضای هیئت رئیسه مجلس به احتمال زیاد روز دو‌شنبه این هفته با مقام معظم رهبری دیدار خواهند کرد. وی افزود: با توجه به نامگذاری سال جاری به حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی قصد داریم در این دیدار از رهنمودهای ایشان در جهت تحقق اهداف نامگذاری سال جاری و راهبردهای مجلس در این راستا استفاده کنیم. عضو هیئت رئیسه مجلس در خصوص دیدار نمایندگان مجلس با رؤسای قوای مجریه و قضاییه اظهار داشت: تاکنون در این زمینه برنامه‌ریزی صورت نگرفته است.

مسئولین ستادهای کاندیداهای ریاست جمهوری در تبریز را بشناسید

$
0
0
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه، و با اعلام آمادگی چهره ها برای نامزدی در انتخابات، یارگیری های استانی و شهرستانی به اوج خود رسیده و ستادهای استانی کاندیداها در حال برپایی است.سرویس سیاسی اهراب نیوز طی گزارشی از ستادهایی که تاکنون در آذربایجان شرقی تشکیل شده است و مسئولین این ستادها، گزارشی را منتشر می نماید.نماینده سابق برای ستاد روحانی دیپلماتسیدمهدی حسینی نماینده مردم تبریز در مجلس ششم که مدتی هم در دولت خاتمی و دولت احمدی نژاد ریاست سازمان خصوصی سازی را عهده دار بود، مسئولیت راه اندازی ستاد حجت الاسلام روحانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی در آذربایجان شرقی را به عهده گرفته است. حسینی در سال های گذشته در تبریز نبوده و ارتباط خود را به طور کامل با جریانات و فعالین سیاسی تبریز قطع کرده بود و به اشتغال در فضای دور از سیاست و در قالب بخش خصوصی پرداخته است.غفاری برای پورمحمدیاز اکبر غفاری معاون سابق سیاسی انتظامی استانداری آذربایجان شرقی و از نیروهای سابقه دار استانداری که ریاست سازمان بازرسی آذربایجان شرقی را بر عهده دارد به عنوان مسئول ستاد حجت الاسلام پورمحمدی در تبریز یاد می شود.غفاری چه در سال های معاونت در استانداری و چه بعد آن ارتباط خود با تشکل های هیئتی و مساجد را حفظ کرده و با  فعالین سیاسی استان نیز بی رابطه نیست. ضمن این که غفاری مجری انتخابات ریاست جمهوری دور قبل در استان بود.ستاد منتظرستاد انتخاباتی محمدباقر قالیباف در آذربایجان شرقی هنوز به طور رسمی فعالیت خود را آغاز نکرده و مسئولی برای ستاد در نظر گرفته نشده است، اما در سال های گذشته جمعیت پیشرفت و عدالت شاخه استان آذربایجان شرقی با مسئولیت علی غفوری از سرداران لشکر عاشورا در سال های دفاع مقدس، قائم مقام سابق باشگاه تراکتورسازی و از فعالین بخش خصوصی برپا بوده و وظیفه ارتباط قالیباف با استان و انسجام نیروهای علاقه مند به ریاست جمهوری قالیباف را عهده دار بوده است. این جمعیت ماه های گذشته نیز با قوت هرچه تمام در جهت یارگیری اقدام کرده است. با این وجود فعالین این جمعیت هنوز منتظر خبر حضور قطعی قالیباف هستند.استاندار سابق در ستاد متکیگفته می شود دکتر محمد علی نژاد سارخانی استاندار سابق آذربایجان شرقی و نماینده چند دوره مردم تبریز در مجلس، که وجهه خوب و محبوبیتی در بین کل مردم تبریز به خصوص مسجدی ها دارد، ریاست ستاد منوچهر متکی را در آذربایجان شرقی پذیرفته است.در سفر اخیر متکی به تبریز، سارخانی برنامه ریز سفر بود و سخنران پیش از سخنرانی های متکی. تغییر پیش از رسمیتبا آن که گفته می شد دکتر علی آجودان زاده مسئولیت ستاد انتخاباتی دکتر محسن رضایی را در تبریز به عهده گرفته است، اما در جریان سفر اخیر رضایی به تبریز مشخص شد که آجودان زاده از این همراهی کنار رفته و مسئولیت ستاد به هاشم قدیری از فرماندهان سابق سپاه استان و از فعالین همواره انتخابات های گذشته که ائتلاف فرماندهان و رزمندگان را ارائه نموده است رسیده.ستاد باهنرنقی ابراهیمی سنایی معاون سابق برنامه ریزی استاندار آذربایجان شرقی که دبیر جامعه اسلامی مهندسان شاخه آذربایجان شرقی را عهده دار شده است، این روزها در تب و تاب برنامه ریزی و یارگیری برای ستاد انتخاباتی محمدرضا باهنر دبیرکل این تشکل است. اخیرا نیز در جریان سفر باهنر به تبریز و در برنامه هایی که در هتل پارس برگزار شد، از ابراهیمی رسما به عنوان مسئول ستاد باهنر در تبریز رونمایی شد.پایداری و دوراهیبا این که جبهه پایداری هنوز به کاندیدای نهایی خود که گفته می شود یکی از دو چهره ای که ماه هاست بحث حضور و دعوت از آن ها در جبهه پایداری مطرح است، دکتر سعید جلیلی و دکتر باقری لنکرانی نرسیده است، اما ستادهای استانی این تشکل سیاسی تشکیل شده اند.در آذربایجان شرقی ریاست این جبهه با حجت الاسلام اسماعیلی است و اعضای تشکل عماریون تبریز آماده پر کردن کمیته های این ستاد هستند.

امیرحقیان هم برای کاندیداتوری استعفا داد

$
0
0
طی حکمی از سوی مهندس نوین شهردار تبریز ،سرپرست جدید شهرداری منطقه هفت تبریز منصوب شد. به گزارش اهراب نیوز، مهندس نوین در مراسمی که در ساختمان شهرداری منطقه هفت برگزار گردید ، مهندس عالی باف را به عنوان سرپرستی شهرداری منطقه هفت تبریز معرفی کرد. امیرحقیان شهردار سابق منطقه هفت تبریز پیشتر اعلام کرده بود به جهت کاندیداتوری در انتخابات آتی شورای شهر تبریز از سمت خود کناره گیری خواهد کرد

تمرین یک جلسه‌ای حریف تراکتورسازی در تبریز

$
0
0
 الشباب عربستان ساعت ۸:۳۰ فردا (سه شنبه) وارد تبریز می‌شود. سرویس: ورزشی تاریخ ۱۳۹۲/۰۱/۱۹ ساعت ۱۱:۱۵  تسنیم: الشباب عربستان ساعت ۸:۳۰ صبح فردا(سه شنبه) با پرواز اختصاصی وارد تبریز می‌شود. نماینده عربستان به محض ورود به این شهر در هتل پارس تبریز مستقر خواهد شد. شاگردان میشل پرودوم ساعت ۱۹ سه شنبه تمرین خود را پیش از بازی مقابل تراکتورسازی در ورزشگاه یادگار امام تبریز برگزار می کنند و آخرین تمرین تراکتورسازی نیز در ساعت ۲۰ خواهد بود. دیدار تیم های تراکتورسازی ایران و الشباب عربستان از ساعت ۲۰ روز چهارشنبه ۲۱ فروردین در ورزشگاه یادگار امام تبریز برگزار می شود.

اولین باخت خانگی فولاد مردان در روز جشن صعود‎

$
0
0
در ادامه رقابت های لیگ دسته اول کشور در گروه ب، تیم گسترش فولاد تبریز در ورزشگاه بنیان دیزل و در جمع پانصد هوادار آبی پوش میزبان تیم مس سرچشمه کرمان بود. به گزارش اهراب نیوز، این بازی راس ساعت ۱۶:۱۵ با سوت محمد ملکی آغاز شد. تیم گسترش فولاد با ترکیب مهدی رحیم زاده – رسول خطیبی – سید امید نظامی پور – امیر تیز رو – سامان نریمان جهان – سعید مهدی پور – سعید رضا عزیزی – سعید آقایی – میر صابر قربانی– مهرداد بایرامی و تیم مس سرچشمه با ترکیب پیمان شاملو – نادر فتح الهی – محمد صادق کرمی – حسن نجفی مرزان – پیمان شیرزادی – پیمان نامور – جواد مولایی – رضا عافیت طلب – محمد قاسمی نژاد – منصور توحیدیان پور – فخر الدین شهرویی بازیکنان تیم گسترش فولاد از دقایق ابتدایی بازی هجومی از خود به نمایش گذاشتند و توانستند در دقیقه پانزدهم بازی دروازه تیم سرچشمه توسط سامان نریمان جهان باز کند. پس از گل اول،بازی با افت نسبی مواجه و باعث فرصت طلبی تیم سرچشمه شد. آنها طی یک کار تیمی و با تجمع در محوطه جریمه تیم گسترش فولاد، از شلوغی به وجود آمده استفاده کردند و توانستند گل تساوی بازی را بزنند. زننده این گل جواد مولائی در دقیقه بیست و پنجم بود. پس از گل تساوی فشار تیم کرمانی بر روی دروازه گسترشی ها بیشتر شد و توانستند گل دوم تیم خود را نیز به ثمر برسانند. گل دوم بازی را رضا عافیت طلب در دقیقه سی و یکم به ثمر رساند. نیمه اول بازی با نتیجه دو بر یک به نفع مس سرچشمه پایان یافت. فولادی ها نیمه دوم بازی را نیز جنگنده آغاز کردند و در چندیدن صحنه بر روی دروازه حریف خطر آفرین شدند. اولین گل نیمه دوم توسط کرمانی ها به ثمر رسید. آنها با غفلت مدافعان و ضد حمله توانستند گل سوم تیم خود را توسط جواد مولائی در دقیقه هفتاد به ثمر برسانند. در ادامه بازی و در دقیقه هفتاد و هشت، بازیکن گسترش فولاد توسط توسط مدافع سرشمه متوقف شد و موقعیت ضربه آزاد از پشت محوطه جریمه برای آبی پوشان به وجود آمد. رسول خطیبی پشت این توپ قرار گرفت و با شوت خود توانست دروازه کرمانی ها را باز کند. اما در ادامه بازیکنان سرچشمه دوباره صاحب موقعیت تک به تک شدند و توانستند گل چهارم خود را به ثمر برسانند. این گل در دقیقه نود و توسط حسن نجفی مرزان به ثمر رسید. بازی دو تیم با نتیجه چهار بر دو به نفع کرمانی ها پایان یافت. همچنین جشن صعود گسترش فولاد که قرار بود پس از این بازی برگزار شود به دلیل اولین باخت خانگی این تیم برگزار نشد. سردار پور جمشدیان، فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی مهمان ویژه این دیدار بود و از نزدیک نظاره گر بازی بود.

تصویری/ خوش و بش های نمایندگان استان در اولین روز کاری مجلس در سال نو

ناگفته های شنیدنی استاندار آذربایجان شرقی در سال های جنگ

$
0
0
اشاره: اگرچه نام «مهندس امیر عابدینی» همواره با سال هاي اوج باشگاه پرسپولیس در اواسط دهۀ هفتاد گره خورده است. اما کسانی که پیشینۀ استانداری آذربایجانشرقی را به یاد دارند، باید دورۀ استانداری وی را در این استان، در اوج سال هاي دفاع مقدس، به خاطر داشته باشند. عابدینی، متولد ۱۳۲۷ در رستم آباد شمیران است. وی در سال هاي نوجوانی و جوانی، فوتبال را به عنوان اولویت مهم و آینده ساز، انتخاب کرد و پس از یک دوره اوج و حضور در تیم ملی جوانان و همچنین باشگاه پرسپولیس و پیکان، ادامه تحصیل را به فوتبال ترجیح داد و روانۀ آمریکا شد. عابدینی پس از فارغ التحصیلی در رشتۀ مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه فینیکس کالج، با پیروزی انقلاب اسلامی، راهی کشور شده و به عنوان مدیری جوان، بسیار زود، به سطوح مدیریت سیاسی و اجرایی دست یافت. وی پیش از آن كه در خرداد ماه سال ۱۳۷۳ رئیس فدراسیون فوتبال شود، مدیرعاملی شركت توسعۀ راه هاي کشور و استانداری در سه استان لرستان، آذربایجانشرقی و خراسان را تجربه نمود. معاونت مسكن بنیاد شهید، مدیرعامل شركت مهندسی فرودگاه­های كشور و مدیر عامل اتكاء، معاونت وزارت معادن و فلزات و مدیرعاملی شركت سهامی كل معادن ایران از سایر مسئولیت­های مهندس امیر عابدینی به شمار میرود. با این همه، وی در اوایل دهۀ هفتاد، امور اجرایی و سیاسی را کنار گذاشته و ترجیح داد تا با تلفیق علایق ورزشی و تجربۀ مدیریتی، فعالیت خود را به عنوان یک مدیر ورزشی موفق و تأثیرگذار، ادامه دهد. گفتگوی با مهندس عابدینی، ناگفته هاي مدیریت ارشد استان را از دورۀ جنگ تحمیلی و شرایط حاد استان با توجه به بمباران پیاپی شهرهای استان و محدودیتهاي اقتصادی حاکم، روایت میکند. جناب عابدینی! شما در شرایطی استانداری آذربایجانشرقی را قبول کردید که استاندار لرستان بودید و همزمان با اوج جنگ و بحران هاي خاص آن دوره، وارد استانی شدید که علاوه بر آذربایجان شرقی امروزی، استان اردبیل را هم شامل میشد. برای آغاز گفتگو، در مورد نحوۀ پذیرفتن این مسئولیت توضیح بدهید. بهمن سال ۶۲ بود. من در لرستان بودم که حاجآقا ناطقنوری (وزیر وقت کشور) تماس گرفتند و خواستند به تهران بروم. همان موقع حدس زدم که ایشان احتمالاً میخواهند پیشنهاد یکی از استان هاي مهم کشور را به من بدهند. اتفاقاً پیشبینی میکردم که این استان، به احتمال قوی باید آذربایجانشرقی باشد. با توجه به اینکه سابقۀ حضور در آذربایجانشرقی را نداشتید و طبیعتاً به ظرفیت ها و مسائل این استان هم اشراف کامل نداشتید، چطور حاضر به قبول این مسئولیت شدید؟ این بحث، نکته ای بود که در جلسه آن روز هم مطرح شد. پیش از آغاز جلسۀ آن روز، گفتم: «میدانم مرا برای چه چیز خواستید.» گفتند: چطور؟ گفتم: «مهندس حسین طاهری (استاندار وقت آذربایجانشرقی) به خاطر برخی اختلافات و شرایط حاد آن زمان، تبریز را ترک کرده و به تهران آمده است.» آقای ناطق فرمودند: «باید بروی آذربایجانشرقی.» گفتم: «من اهل این منطقه نیستم.» گفتند: «مگر پدرت ترک نیست؟» گفتم: «زبان مادری، مهم است؛ نه زبان پدری. از بچگی، همۀ ما در خانه فارسی صحبت کرده ایم. حتی پدرم هم فارسی را بعد از سال ها، بهتر از ترکی صحبت میکند.» گفتند: «به هر حال ریشه ات آذری است و همین کافی است.» گفتم: «پس اجازه بدهید من کمی تحقیق کنم.» البته نکته ای که در این مورد، به نظر میرسد این است که شاید در آن شرایط ویژه، با توجه به کمبود گزینه هاي مدیریتی با تجربه و متعهد، لزوم بومی بودنِ استانداران، اولویت اول محسوب نمیشد و انتخاب استانداران غیربومی، از سوی مسئولان کشوری، قابل توجیه بود. از حال و هوای سیاسی و اجتماعی آذربایجان شرقی آن زمان بفرمایید. بحث آذربایجان، بحث ویژه ای بود. نظام، توجه خاصی به آذربایجان داشت. رویکرد مسئولان سیاسی در مقابل برخی از روحانیون استان، به خصوص در مورد بیت آیت الله ملکوتی مطرح بود. موازنۀ شرایط استان، تا حدودی به هم خورده بود. خود حجت الاسلام بنابی بحث هایی داشتند. انتقادات شدیدی در مورد عملکرد دولت در این استان وجود داشت. در شهرستان ها، آیت الله یکتایی در خلخال، آیت الله شرقی در مراغه و آیت الله مروج در اردبیل، به عنوان ائمۀ جمعۀ این شهرستان ها، بحثهایی در رابطه با دولت داشتند. منهای این ها، ما در تبریز، آسیدحسین موسوی تبریزی را داشتیم. آسیدمحسن و آسید ابوالفضل را هم داشتیم و یک چالش هم این ها با هم داشتند. بحث خط چپ و راست هم مطرح بود. جناح چپ به عنوان جناحی که بیشتر، به دولت نزدیک بود و بخش اجرایی و مجلس را در دست داشت، در مقابل جناح راستی که از حزب جمهوری اسلامی و مؤتلفه، نشأت میگرفت، مطرح بود. در چنین شرایطی طبیعی بود که آن سکینه و آرامش، در پیکرۀ اجرایی سیستم حاکم نباشد. توجه کنید که این مسائل، در آذربایجانی وجود داشت که قضیه آیت الله شریعتمداری و هواداران و مقلّدین ایشان در آن، به صورت جدی مطرح بود. در بحث انتخابات مجلس دوم ما در مشکینشهر و خلخال، شدیداً مشکل پیدا کردیم. کار خیلی سختی بود قبول کردن استانداری آذربایجان شرقیِ آن زمان که وسعتش ۶۰ هزار کیلومتر مربع بود. وضعیت بسیار عجیب و ملتهبی بود. یک روز میانه موشک می­خورد، روز دیگر مراغه و روز دیگر تبریز. در چنین شرایطی هم باید کار عمرانی میکردیم و هم تعاملات سیاسی استان را اجرا میکردیم. خلاصه اینکه بررسی یک هفته ای من یک دورنمای کلی، از استان به من ارائه داد. وقتی وارد استان شدم با توکل به خدا و اعتماد به نفس خاصی کار را آغاز کردم. اینکه در این استان میمانم یا نمیمانم و چقدر کارایی خواهم داشت، همه را به خدا سپردم. جنابعالی در جایگاه استاندار، طبیعتاً مسئول انتخاب مدیران دولتی استان بودید. با توجه به اینکه سابقۀ حضور در این استان را نداشتید، با چه معیارهایی مدیران خود را انتخاب میکردید؟ وقتی وارد تبریز شدم، آنقدر نیروی کارآمد و ورزیده در آذربایجان بود که من جز آقای رازانی، نیازی به مدیر غیربومی ندیدم. حتی یک فرماندار فارس زبان هم در آذربایجانشرقی نداشتم. ما، مهندس طاهری (استاندار سابق) را به عنوان یک بزرگتر می شناختیم. آدم بسیار متشخّص و کارآمدی بود. بیشتر مدیران بنده، دوستانی بودند که از دورۀ ایشان باقی مانده بودند. مثل مرحوم مهندس عطایی، مهندس اکبرزاده، مهندس عبدل علیزاده و مهندس آیت اللهی. من هیچ یک از این دوستان را کنار نگذاشتم. آدم از خودگذشتهای مثل مرحوم مهندس زین العابدین عطایی، معاون سیاسی بنده بود که بعدها استاندار آذربایجان غربی شد و در تصادف سال ۶۹ به رحمت خدا رفت. در بحث برنامه ریزی، یک معاون ششدانگ به نام آقای مهندس علاءالدینی را داشتیم. در بهترین جایگاه سیستم برنامه ریزی استان هم که سازمان برنامه وبودجه بود، دکتر امیرفر را داشتیم. ایشان، بعدها، از بزرگان وزارت نیرو شدند و بعد هم به وزارت نفت رفتند. در سازمان آب منطقه ای، مهندس ملاحی را به عنوان یکی از قویترین مدیران وزارت نیرو در اختیار داشتیم. خوب خاطرم هست که در آن شرایط، یک شب آقای اکبرزاده قهر کرد و رفت. با ماشین راه افتادم و در میانه به قطار رسیدم. گفتم: «چرا بدون خداحافظی میروی. نباید تنهایمان بگذاری. باید با ما باشی.» اینها بچه هایی بودند که یار غار ما بودند و در آذربایجانشرقی بسیار رشد کردند. بیشتر این دوستان -مثل مهندس عبدل علیزاده و مهندس آیت اللهی- بعدها، وزیر یا معاون وزیر شدند. برخی تا فرمانداری تهران نیز پیش رفتند. برخی هم بعدها استانداری استان هاي مهم کشور را عهده دار شدند. استان، از نظر نیروی انسانی و توان مدیریتی، بسیار پربار بود. این نیروها، مجموعۀ موفقی بود که خود را وقف اهداف انقلاب کرده بود و خدا این لیاقت را به من داده بود که از این سیستم قوی برای توسعۀ استان بهره بگیرم. در مورد فرمانداران استان چطور؟ در این مورد به تنهایی کاری نمیکردم. هماهنگی فرمانداری ها را سپرده بودم به مرحوم عطایی. البته نظر امام جمعه و نمایندگان مجلس هم برایم مهم بود. خب ما میخواستیم فرماندار، کسی باشد که به معنای واقعی کار کند. فرمانداری که همه در مقابلش بایستند نمی­تواند کار کند. با نمایندگان مجلس به خصوص آقای سبحان اللهی، آقای پرهیزکار، و خدابیامرز آقای انزابی، ارتباط خوبی داشتیم. حتی با نمایندگان مجلس در شهرستان ها هم جلسات منظم داشتیم. گاهی تا ساعت یک نصف شب، جلسه داشتیم و برنامه هاي استان را مرور میکردیم. مدیران و فرمانداری ها، جانانه کار میکردند. شب و روز نداشتند. اصلاً خواب معنی و مفهومی نداشت. ارتباطتان با مدیران و مسئولان غیردولتی چگونه بود؟ دادگستری استان، بسیار هماهنگ بود با ما. حاج آقا آقازاده انسان بسیار فرهیخته و صبوری بودند و حمایت خوبی از استانداری داشتند. ایشان از نقاط قوت مسئولیت ما بودند. سردار مسجدی، به عنوان فرمانده سپاه استان، نیروی بسیار کارآمد و موثری بود. بچه­های سپاه آن موقع، امروز جزو تصمیم گیران این مملکت هستند. در کمیتۀ مرکزی مرحوم عزت الله شیخ لاهوتی را داشتیم که بسیار کمکمان میکرد. بچه هاي شهربانی و ژاندارمری خیلی به ما نزدیک بودند. ارتش و نیروی هوایی بسیار هماهنگ بودند. به هر حال تبریز، مرتب بمباران میشد و ما باید یک سیستم پدافندی قوی میداشتیم. آقای جورابچی، به عنوان شهردار تبریز، نقش مهمی در مدیریت مرکز استان داشت. به عنوان مدیر ارشد استان در دوران دفاع مقدس، تحلیلتان از شرایط خاص آن دوران چیست؟ چه عاملی باعث شده بود که علیرغم خیلِ مشکلات و بحران ها، وفاق و صمیمت در بین آحاد جامعه، چشمگیر باشد؟ ببینید، شرایطِ بسیار خاص و غیرقابل توصیفی بود. دولت، در فشار جنگ بود و توقعات مردم هم پایین بود. مردم، خود را مکلّف میدانستند که چیزی از جان یا مال خود را صرف انقلاب کنند. به هیچ وجه فکر نمیکردند که باید چیزی از انقلاب بگیرند. آن چیزی را هم که از انقلاب، نصیبشان میشد، به عنوان «برکت زندگی» قلمداد میکردند، نه «حق»شان. مردم این خطه، در قبالِ کمترین خدمت، بیشترین قدرشناسی را داشتند. بارها شده بود که در دیدارهایمان میگفتند چرا اصلاً در شرایط کنونی، این کوپن ها را به ما میدهید؟ اصلاً نوع رفتارها خیلی فرق میکرد. ما یک قدم بر میداشتیم و مردم، صد قدم. مردم این منطقه آنجا که باورهایشان اجازه ندهد، دلاورانه و صادقانه «نه» میگویند؛ اما وقتی «بله» بگویند، تا پای جان سر «بله گفتن» خود میایستند. آذربایجانیها تا پای جان، پای انقلاب ماندند و از بزرگترین تنش سیاسی آن زمان به سادگی گذشتند. شما فکر کنید، فردی مثل آیت­الله العظمی شریعتمداری که در تبریز، ریشه داشت؛ فوت کرد، اما هیچ اتفاق ملتهبی روی نداد. حتی طرفداران ایشان نیز، مشکلی برای استان ایجاد نکردند. من آذربایجان را نه به عنوان یک استان، بلکه به عنوان یک خطه سلحشورخیز و پهلوان پرور میشناسم. من از سایر استان ها نیز خاطرات خوبی دارم اما در آذربایجان شرقی، واقعاً عشق دیگری حاکم بود. دغدغۀ همۀ حفظ نظام و تبعیت از امام (ره) بود. شاید یکی از خلاءهای مربوط به انعکاس حال وهوای دفاع مقدس، عدم پرداخت، به فضای خاص شهرها باشد. همواره، آنچه در فیلم ها و کتاب­ها آمده، منحصر به فضای خاکریز بوده و بس! کمتر، به فضای رعب آور و سهمگین شهری که همواره زیر سایه وحشت بمباران و موشکباران بوده، پرداخت شده است. از طرف دیگر، در مورد مدیریت اجرایی دورۀ جنگ هم که کمتر از فرماندهی در جبهه ها نبوده کمتر حرفی زده شده است. امروز، از فضای آذربایجان شرقی آن دوران و مدیریت در آن شرایط ملتهب، چه میتوان گفت؟ شرایط بسیار خاص بود. ما داشتیم تحلیل میدادیم و دشمن هر روز داشت مسلح تر میشد. هیچکس به ما کمکی نمیکرد. اقتصادمان به شدت وابسته به نفت بود. پالایشگاه ها و نیروگاه هاي ما را را زده بودند. هشت هزار مگابایت برق داشتیم که شش هزار مگابایتش از کار افتاده بود. هر روز ۸ تا ۱۲ ساعت برق نداشتیم. دانشگاه تبریز و مسجد صاحب الامر را زده بودند. در میانه، بچه ها، با آن وضع، در بمباران شهید شدند و من آن روز آنجا بودم. شاید هنوز هم پناه گاه هاي زیرزمینی تبریز، موجود باشد و پُرِشان نکرده باشند. کل خیابان هاي شهر را بلوک چینی کرده بودیم. جلوی بازار را کنده بودیم. دشمن تهدید به بمباران شیمیایی شهرها کرده بود و هر لحظه ممکن بود تهدیدش را عملی کند. در قبال نیرویی که به جبهه اعزام میکردیم، بچه ها را پرپر شده می­آوردند. چشم وا میکردی، می دیدی با هواپیما و اتوبوس و قطار، صدتا صدتا مجروح ­آورده اند. همیشه فکر میکردم که پرونده شهدا هیچ وقت بسته نخواهد شد. تمام تلاشمان را میکردیم که به عنوان مثال، پنج هزار پروندۀ شهدا را کامل کنیم؛ اما یکباره سه هزار پروندۀ دیگر اضافه میشد. در آن شرایط توزیع کوپن و کنترل بنزین، سوخت نداشتیم. نفت و گازوئیل و هیزم و ذغال نداشتیم. مردم تبریز، سخت ترین زمستان ها را گذراندند. با کمبود بسیاری از ارزاق اساسی و مهم، مواجه بودیم. اوضاع، خیلی وخیم بود. حالا میشود نشست و در مورد آن زمان، راحت صحبت کرد. اما آن دوران را نمی­شود وصف کرد. شما میتوانید بگویید: عابدینی! همه فکر و ذکر تو جنگ بود. اما من در فکر مراغه هم بودم. فکر بناب و میانه هم بودم. فکر اردبیل هم بودم. یعنی این جوری نبود که شهرستانها را رها کنیم. در مورد مقایسه مدیریت آن دوران، با دوران بعد از جنگ چه میتوان گفت؟ حالا کسانی می آیند و ما را نقد میکنند و ادعا میکنند که از همه ادوار بیشتر خدمت کرده اند. اینها اصلاً مرد خدمت در آن زمان نبودند. انشقاق کنونی، در آن زمان حاکم نبود. ارتباطاتمان قوی و عاشقانه بود. دعواهایمان برای خودمان بود و ربطی به کس دیگر نداشت. دعواهایمان بر سر «چگونه بهتر جنگیدن» بود. درآمد کشور، هفت میلیارد دلار بود و تازه، از این مقدار، چهارمیلیارد دلار هزینه جنگ بود و برای سایر امور کشور، تنها سه میلیارد دلار باقی میماند. با وجود همۀ این مشکلات، وقتی قطعنامه صادر شد، دلار ۶۰ تومان شده بود. شاید مسائلی که بعد از ربع قرن، در این گفتگو بازگو شد، تنها حرف هایی باشند که استاندار آذربایجانشرقی در دورۀ دفاع مقدس، از حال وهوای این استان، مطرح کرده است. سوال اینجاست که چرا این حرف ها که سند مهمی از تاریخ شفاهی این استان است، تاکنون مطرح نشده است؟ انیشتین میگوید اگر همۀ انرژی هاي جهان را جمع کنید و عصارۀ آن را در یک کاسه بریزید، یک ثانیه هم به عقب بر­نمیگردد. حس آن زمان را نمیشود گفت. ما برای بقا می جنگیدیم. سال ۶۴ سال جوانمردها بود. در این مملکت اگر میخواهی، مدیر باشی، باید جوانمرد باشی. نه تنها باید از منافع مادی خودت بزنی، بلکه باید از عواطف و احساسات شخصی خودت هم بگذری. زن و بچه ات را فراموش کنی. دغدغۀ ما بقا بود. حس منحصر آن دوران، به طور کامل، قابل انتقال نیست. من به شما اطمینان میدهم که نه این فیلم هایی که در مورد جنگ می سازند و نه کتاب ها، حتی ثانیه ای از فضای جبهه را درست تصویر نمیکنند. چه برسد به این دلقک بازی ها و دغل کاری هایی که به اسم سینمای جنگ به خورد مردم داده میشود. در چنین شرایط رعب آوری، علایق ورزشی مهندس عابدینی، چقدر در دورۀ استانداری آذربایجان شرقی، نمود داشت؟ مرحوم گهرخانی، مدیر تربیت بدنی ما بودند و خیلی زحمت می کشیدند. در اوج جنگ به مسائل ورزشی توجه داشتیم. سالن فتح خیبر در آن شرایط بحرانی ساخته شد و به بهره برداری رسید. در آن شرایط، مسابقات وزنه برداری آسیا را به تبریز آوردیم و به این ترتیب تبریز، رفت روی آنتن آسیا! جالب این که تبریز، حتی یک وزنه بردار هم در آن رقابت ها نداشت! اما میخواستیم ایستادگی و نشاط خود را به گوش دنیا برسانیم. این برای ما مهم بود. در سخنرانی افتتاحیه هم گفتم که ما داریم در اوج جنگ به کار فرهنگی و ورزشی فکر می­کنیم. خب بعد از ۴۱ ماه استانداری در آذربایجان شرقی، در اردیبشهت ۶۶ راهی خراسان شدید. استانداری خراسان، در حکم ترفیع مسئولیت شما بود؟ انتقال من به خراسان، به قصد ترفیع نبود. بحث سیاسی و اختلاف چپ و راست در آنجا هم مطرح بود. آقای محتشمی پور ـوزیر وقت کشورـ پنج گزینه را برای استانداری خراسان در نظر داشتند. نظر آیت الله واعظ طبسی (تولیت استان قدس)، آیت الله خامنه ای (به عنوان رئیس جمهور) و البته نظر حضرت امام (ره) حتماً باید تأمین میشد. در نهایت نیز بنده انتخاب شدم. روزی که استانداری خراسان را قبول کردم، آن آمادگی لازم را نداشتم؛ اما چون تکلیف شده بود و بعلاوه، پابوسی امام رضا(ع) هم مطرح بود، راهی خراسان شدم. با خودم گفتم می­روم و برای زوّار امام رضا(ع) کار میکنم. با این انگیزه، خودم را راحت کردم. دوران مسئولیت شما، مصادف با آخرین سال­های حیات مرحوم استاد شهریار بود. ویدیویی از شعرخوانی استاد شهریار (یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج) هست که ایشان را در جمع بسیجیان اعزامی به جبهه ها در استادیوم تختی نشان میدهد. شما هم در قسمتی از این فیلم دیده می شوید. در مورد این روز توضیح میدهید؟ خدا به من توفیق بزرگی داد که در محضر استاد شهریار، چند جلسه بنشینم و از نزدیک شعرهای ایشان را بشنوم. همان موقع، استاد، دستنویسی به من داده بودند که متاسفانه گمش کردم و الان خیلی وقت است که دنبالش میگردم. حتی برای پیدا کردنش نذر کرده ام. من در شعر خیلی بیسوادم، اما هر موقع پیش استاد میرفتیم و شعر میخواندند، بی اختیار اشک میریختیم. یک بار شعر ترکی خواندند و من ناخودآگاه به به گفتم. عصبانی شدند و گفتند: فلانی! تو اصلاً می فهمی من دارم چه میخوانم؟ گفتم: نه والله! متوجه نمیشوم. از این لحن خوششان آمد و خنده­شان گرفت. حضرت آقا (آیت الله­ خامنه ای) به عنوان رئیسجمهور، توصیه­های زیادی در مورد خدمت در آن شرایط ویژه داشتند، اما در رابطه با شهریار، به صورت ویژه تاکید می کردند. چندین بار توصیه داشتند که «فلانی! مواظب شهریار باش! مبادا استاد، مشکلی داشته باشند، مبادا کمبودی داشته باشند.» در مورد آن روز باید بگویم یکی از خاطرات خوشم ۱۷ آبان سال ۶۴ بود. حاج آقا ناطق، تازه از مسئولیت کنار رفته بود. از ایشان خواهش کردم بیاید تبریز. از استاد شهریار هم خواهش کردم بیایند. استادیوم باغشمال پر از جمعیت بود. از استاد خواهش کردم سربند «یا حسین(ع)» را ببندند به پیشانیشان. ایشان هم آن شعر زیبا را در مورد بسیج خواندند. شب که شد، رفتم و تشکر کردم از استاد. با این ­همه، علیرغم داشتن تجربه استانداری سه استان مهم، معاونت وزارت و مدیریت چند سازمان وسیع، به یکباره از کار سیاسی و امور اجرایی کنار کشیدید. امری که شاید ریشه در علاقه ورزشیتان داشته باشد. بعد از قهرمانی فوتبال ایران در جام ملت هاي سال ۹۰، توقع همه این بود که ما خیلی راحت به جام جهانی صعود کنیم. دوره ای بود که مهندس محلوجی رئیس کمیتۀ ملی المپیک بودند. اگر به خاطر داشته باشید، اتفاقی که در آن سال افتاد، این بود که ما در مقدمات جام جهانی، در گروه خودمان، در بین شش تیم، پنجم شدیم و نتوانستیم صعود کنیم. آقای پروین سرمربی تیم ملی بود. خدابیامرز ایویچ هم سرمربی امارات بود. امارات دوم شد و رفت جام جهانی، اما ما حذف شدیم. این برای مسئولان نظام خیلی سخت بود. آیت الله هاشمی مسئولان پنج تا وزارتخانه را می­خواهد و میگوید: «بروید به فکر فوتبال باشید. مردم فوتبال را دوست دارند. باید ورزش را در دولت سازندگی احیا کنیم.» آقای غفوری فرد (رئیس سازمان تربیت بدنی) در آن جلسه می­گوید: «اگر میخواهیم فوتبال پیشرفت کند، باید پرسپولیس و استقلال را تقویت کنیم. تنها با تقویت این دو تیم و ایجاد رقابت بین آنهاست که لیگ پیشرفت میکند و در نهایت، تیم ملی تقویت میشود.» در آن جلسه، بعد از بررسی چند گزینۀ مدیریتی، میگویند امیر عابدینی، خودش قبلاً فوتبالی بوده و در پرسپولیس، بازی کرده است؛ پس باید برود پرسپولیس. از همان جلسه به من زنگ زدند و گفتند: «از بین مدیریت استقلال و پرسپولیس کدام را قبول می­کنی؟» اول فکر کردم شوخی میکنند. بعد گفتم: «خب طبیعی است که اگر قرار بر انتخاب باشد، پرسپولیس را انتخاب میکنم. به هر حال، سال ها پیراهن این تیم تنم بوده است.» آقای محلوجی گفت: «خب! بشین برنامه ات را بنویس و ارائه بده!» گفتم: «پس علی پروین چه میشود؟ پروین نمک فوتبال است.» گفت: «این مسائل را خودت می­دانی.» به این ترتیب، نشستیم برای سر و سامان دادن پرسپولیس برنامه ریزی کردیم. از همان موقع کارهای اجرایی و سیاسی را تقریباً کنار گذاشتم. آخرین باری که تبریز آمدید، چه موقعی بود؟ آخرین بار، دو سال پیش تبریز آمدم. تبریز خیلی تغییر کرده و این، واقعاً خوشحال کننده است. متشکرم از وقتی که در اختیارمان قرار دادید. من هم از حضور شما ممنونم و پیشاپیش سال خوبی را برای آذری هاي عزیز آرزو میکنم. از میان خاطرات و ناگفته ها: سفر به اردبیل، با ۵۰ تا تک تومانی! داشتیم به اتفاق معاونان و چند نفر از مشاوران، برای شرکت در سمیناری راهی اردبیل میشدیم. ساعت چهار صبح بود و سمینار ساعت هفت صبح شروع میشد. فرصتی برای برداشت پول از ذیحساب نبود. مجبور شدیم پولهایمان را روی هم بگذاریم. شاید باور نکنید که پول ما چند نفر، سرجمع، به ۵۰ تا تک تومانی نرسید! همان جا رو کردم به عکس امام و گفتم: «قربونت برم سید! هر چی گداست، گذاشتی سر کار!» تراکتورها، محاصره دشمن را شکستند در آن شرایط بحرانی، عشق عجیبی به کار بود. آنقدر عشق بود که وقتی سردار فیروزآبادی از جبهۀ کردستان با من تماس گرفت و درخواست تراکتور کرد و گفت: «هر تعداد تراکتور که باشد، می­خواهم.» ما از ساعت ۱۱ شب دست به کار شدیم. نصف شب کارخانه را باز کردند و بچه هاي کارخانه چه کمکی کردند، مدیریت کارخانه چه ها کرد تا نیروهای ما از وضعیت اسفباری که در محاصرۀ دشمن بودند، خارج شوند. تراکتورها را حاضر کردیم و روی هر تریلر دو تا زدیم. ساعت ۹ صبح بود که تراکتورها به منطقه رسیده بودند. اهل پُز دادن نبودیم بحث مرزبانی برای ما خیلی مهم بود. عشایر را حتماً باید می دیدیم و انصافاً جهاد در این مورد عالی کار می­کرد. بچه هاي جهاد برای اسکان و بهبود وضعیتشان طرح هاي بسیار خوبی داشتند. با عشایر آذربایجان ارتباط صمیمی داشتیم. در عکس هاي آن موقع هم این را میبینید. ما هیچ موقع به این عکس ها پُز ندادیم. این عکس ها در تلویزیون این مملکت پخش نشده است. اما ما این بودیم. برای اعتقادمان کار میکردیم و در بین مردم بودیم. دوران خاصی بود. اصلاً شما باورتان نمیشد که این افراد، مدیران، استاندار و مسئولان ارشد کشور هستند. حس میکردیم دین و قرآن و مملکتمان در معرض خطر است. نان خشک، برای شام رزمنده ها با خودم می­گفتم امیر عابدینی! تو باید فقط به این فکر کنی که بچه ها در جبهه کم نیاورند. باید ماشین آلات و امکانات داشته باشند. لباس و کفش و خورد و خوراکشان جور باشد. از همۀ این­ها مهمتر، باید سلاح بچه ها تأمین میشد. یک شب، مهمان بچه­های بسیج بودم و سفره ای که پهن کردند، خدا شاهد است که نان خشک خالی بود... بچه هاي ما در جبهۀ اسلام­آباد غرب، نان خشک می­خوردند. باور میکنید؟ [گریه] در محاصره بودند و غذایی جز نان خشک هاي مانده از شام شب گذشته نداشتند. حالا در این شرایط من به عنوان استاندار چه بگویم؟ استتار پالایشگاه با گونی! وزیر نیرو برای بازدید از نیروگاه آمده بود تبریز. گفتم: «فکر میکنید اگر نیروگاه را دوباره راه بیندازیم، دشمن نمی­زند؟» گفت: «دشمن کار خودش را میکند و ما هم کار خودمان را می­کنیم. وظیفۀ او زدن است و وظیفۀ ما ساختن.» شما اگر عکس هاي آن موقع پالایشگاه تبریز را ببینید باورتان نمیشود. بچه هاي جهاد، کل پالایشگاه را برای استتار از دید هواپیماها، زیرگونی نگه داشته بودند. بعد از عملیات بدر... روزی که رفتم از لشگر عاشورا بازدید کنم و واقعاً چه روزی بود... چه روزگاری بود. [گریه] آن روز رفتیم پشت سدّ دز. جوانی بود به اسم مولایی که بچه زنجان بود. مسئول آموزش آبی و خاکی بچه­ها بود. شنا یاد می­داد. وقتی دیدمش گفتم: «تو ترکش خوردی و آثارش معلوم است.» گفت: «حاجی ما که توفیق نداریم» و این را از ته دل میگفت. مثل کوهنوردها، قبراق و سرحال، از کوه گذشت و خودش را به آب رساند. در آب هم استاد بود. بعد برگشتیم اهواز برای جلسه با آقا مهدی (باکری). باید وضعیت ناجور اردوگاه بچه هاي عاشورا را در جبهۀ اندیمشک بررسی میکردیم. قبل از خداحافظی، به مولایی گفتم: «انشاالله دفعۀ بعد که ببینمت، خبرهای خوب و پیروزی بشنوم.» گفت: «من، بعد از عملیات بدر شهید می­شوم.» و همین­طور هم شد. کلنگ زنی با حضور آقا مهدی در اهواز با آقا مهدی جلسه گذاشتیم. بعد با هم آمدیم دزفول، به همین منطقه ای که الان اسمش را گذاشتند پادگان شهید باکری. آقای محمد فروزنده، مهندس عطایی، مهندس کیانی و شهید باکری در جلسه بودند. خواستیم در این منطقه کلنگ زنی کنیم. گفتم: «آقا مهدی! ما کلنگ این منطقه را میزنیم اما ممکن است خدا توفیق ساختش را به ما ندهد ها!» چون واقعاً کار سنگین و گرانی بود. گفت: «عیبی ندارد. بگذار ما ثواب کلنگ زدنش را ببریم. ثواب ساختش را هم یکی دیگر ببرد.» آن روز شکستم! داشتم روی نقشه، برای فرمانداران، وضعیت جنگ و مسائل مرتبط به استان را توضیح می­دادم. یکدفعه یکی از بچه هاي ستاد سپاه آمد و گفت: «حاجی بیا یک لحظه.» رفتم و گفتم: «چه شده؟» گفت: «آقا مهدی شهید شد.» آن روز شکستم! باکری برای ما تنها یک فرمانده نبود. پشت ما به آقا مهدی گرم بود. باکری هویّت آذربایجان بود. رادیو عراق اسم باکری را با ترسولرز میآورد. برایش در تبریز، تشییع جنازۀ نمادین گرفتیم. تانک هایی که برق میزدند! در زمان سقوط صدام مشخص شد که کشوری مثل فرانسه، چقدر پشت صدام بود. عراق، انواع و اقسام سلاح هاي نو و مدرن را در اختیار داشت. بچه هاي لشگر عاشورا، لشگر بعثی را دور زده بودند و به سلاح ها و خودروها و ادواتی برخورده بودند که همگی تازۀ تازه بودند. شاید باورتان نشود که در همین کربلای پنج، توپ ها و تانک هاي به غنیمت گرفته شده، از فرطِ تازگی، برق میزدند و حتی یک زده هم برنداشته بودند. اینها نشان دهندۀ حمایت شگفت آور غرب از صدام بود. نشان دهندۀ مظلومیت بچه هاي ما بود. و البته نشان میداد که بچه هاي ایرانی در برابر آن همۀ امکانات و حمایت ها چه ابهتی داشتند. فخرالدین حجازی در پناهگاه استانداری روی نقشه تشخیص می دادیم که هواپیمای دشمن، چه نقاطی را در چه ساعت هایی میزند. نقطه ها را به تفکیک احتمال ۱۰۰درصد، ۷۵ درصد و ۵۰ درصد، روی نقشه، سنجاق میزدیم. از روی همین درصدها، نیروهای امداد و کمک را به این مناطق اعزام میکردیم. می دانستیم که مثلاً ۶ دقیقه و ۴۳ ثانیه بعد از آژیر قرمز، دشمن کجا را میزند. با توجه به همین نقاط، برای بمب نمودار میکشیدیم. جایی که بمب، رها شود تا نمودار را طی کند و به ما برسد مثلاً ۷۲ کیلومتر است. یعنی از اطراف بناب. این­گونه نبود که فکر کنیم هواپیما، درست لحظه ای که بالای سر ماست بمب را رها میکند. وقتی هواپیما را بالای سرت می بینی، بمبهایش را رها کرده است. بمب با سرعت کمتری از هواپیما حرکت می­کند. وقتی خدابیامرز فخرالدین حجازی آمد استانداری و تخمین و دقت و پیشبینی ما را در پناهگاه دید، باورش نمیشد. "من عاشق دین شما شدم" روال کار در موقع بمباران این بود که کمیته، مأموریت داشت محل هاي بمباران شده را در اختیار داشته باشد و لوازم باقیماندۀ مردم را جمع­آوری کند و نگه دارد؛ تا وقتی که ورّاث یا بازماندگان آن خانواده، مراجعه کردند، پس دهد. یک­بار، یک محلۀ ارمنی نشین در تبریز بمباران شد. بعد از بمباران، وقتی برای سرکشی به این محله رفتیم، دیدیم یک خانم مُسِنّی نشسته و دارد به مسئولان فحش میدهد که شما باعث این جنگ و بدبختی هستید. خوشبختانه همۀ بچه هاي این خانم را زنده از زیر آوار درآوردیم. چون همۀ خانواده، رفته بودند زیرپله. پله خراب نشده بود. آواربرداری هم خوب انجام شد. چند روز بعد از این اتفاق، جوانی آمد پیشم و گفت: «ما در زیر آن پله، وسائلی داشتیم که الان نیست.» یادداشتی برای کمیته نوشتم تا این جوان بتواند وسایلش را پس بگیرد. مدتی بعد برگشت و گفت: «من عاشق دین شما شدم.» گفتم: «چه طور؟» گفت: «همۀ زندگی و دار و ندار ما، داخل کیسهای بود که روز بمباران، گذاشته بودیم زیرپله و کمیته هم همانطور، دست نخورده تحویل داد.» عشق آذری را نمیتوان گرفت کسانی که حتی تصور ایران بدون آذربایجان را میکنند، در یک حماقت سیاسی به سر میبرند. ۱۷میلیون آذری، به طور پراکنده در ایران زندگی میکنند. اقتصاد مملکت دست آذری زبانهاست. آذربایجانی ها، عاشقترین ایرانی ها هستند. عشق آذری را نمیتوان از او گرفت. شما اگر حتی به لحاظ آمار زبانی بررسی کنید، میبینید در همین تهران چقدر آذری داریم. تراکتور وقتی در آزادی بازی دارد، اصلاً لازم نیست هواداران از تبریز بیایند. آذری هاي خود تهران، استادیوم را پر میکنند. جنگ، تمام شده بود و... آقای عبدل علیزاده پیش از من معاون عمرانی استانداری بود. ایشان آذربایجان شرقی را از همۀ ما بهتر می­ شناخت. تحولات و ساخت و سازهای شهری، در زمان ایشان شروع شد. چرخۀ کارخانجات به گردش افتاد. جنگ، تمام شده بود. بچه هاي رزمنده برگشته بودند. هزینۀ جبهه، دیگر نبود و درآمد کشور، صرف استانها شد. پی نوشت: در تداعی خاطرات آن دوران و تهیه عکس ها آقای مهندس علاء الدینی (معاونت وقت برنامه ریزی استاندار) کمال همراهی را با ما داشتند که صمیمانه تقدیر و تشکر می گردد.

کدام نماینده های استان به دیدار احمدی نژاد رفتند + تصاویر

تصویری/ جلسه ستاد برگزاری مسابقات جام باشگاه ها در تبریز


جعفری: ابراهیمی حرف‌هایش را تکذیب نکرد اما گفت که پشیمان است

$
0
0
مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی تبریز گفت:‌ هنوز درباره وضعیت محمد ابراهیمی تصمیمی نگرفته‌ایم. سرویس: ورزشی تسنیم: محمدحسین جعفری درباره برخی اخبار پیرامون بخشیده شدن ابراهیمی از سوی باشگاه تراکتورسازی و بازگشت او به تمرینات اظهار داشت: جلسه انضباطی محمد ابراهیمی تشکیل شد اما در آن جلسه تصمیم گرفتیم که او حرف‌هایش را به صورت مکتوب نوشته و برای باشگاه بیاورد تا بعد از آن در مورد وضعیتش تصمیم‌گیری کنیم. وی افزود: ابراهیمی هنوز نه بخشیده شده و نه به تمرینات تیم بازگشته است اما در نشست کمیته انضباطی باشگاه ابراز پشیمانی کرده است. مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی درباره اظهارات نقل شده در برخی سایت‌ها از قول ابراهیمی که مصاحبه‌اش را تکذیب کرده است، خاطرنشان کرد:‌ ابراهیمی مصاحبه خود را تکذیب نکرد بلکه اعلام کرد که اشتباه کرده و پشیمان است. ضمن آنکه در این زمینه برای نقل قول‌های مطرح شده روی سایت‌ها اعتباری قائل نیستم و آنچه این بازیکن به صورت کتبی برای باشگاه می‌نویسد، اهمیت دارد. جعفری درباره وضعیت انضباطی محسن فروزان، دروازه‌بان تراکتورسازی به تسنیم گفت: این بازیکن به شهر خودش سفر کرده و هر زمان که بازگردد جلسه انضباطی در مورد او نیز تشکیل می‌شود. وی درباره اینکه احتمال بخشیده شدن و حضور ابراهیمی در بازی برگشت مقابل الشباب وجود دارد نیز گفت: در زمینه حضور بازیکن در زمین سرمربی تیم باید تشخیص دهد. اگر باشگاه هم ابراهیمی را ببخشد در نهایت این تونی است که باید تصمیم بگیرد این بازیکن در ترکیب بازی کند یا بازی نکند. مدیرعامل باشگاه تراکتورسازی در آستانه بازی با الشباب تصریح کرد: تراکتورسازی برای یک بازی بسیار خوب و نتیجه‌بخش آماده شده است امیدواریم هواداران مانند بازی خانگی مقابل الجزیره به حمایت تراکتورسازی بیایند تا بتوانیم الشباب را شکست دهیم.

احتمال میزبانی تبریز برای فینال جام حذفی

$
0
0
مدیران باشگاه پرسپولیس بلافاصله پس از پیروزی تیم خود در مرحله نیمه نهایی جام حذفی و کسب جواز حضور در فینال این دوره از بازی‌های جام حذفی تاکید کردند گزینه آن ها برای میزبانی دیدار فینال رقابت‌های حذفی، شهر مشهد است، محمد رویانیان با بیان این که مشهد به عنوان یک شهر فرهنگی می‌تواند میزبانی این بازی مهم را برعهده داشته باشد، نظر رسمی باشگاه مطبوعش را به صورت رسمی خطاب به مسوولان سازمان لیگ اعلام کرد.  رجانیوز:  انتظار می‌رفت مدیران باشگاه سپاهان در واکنش به این تصمیم محل دیگری را به عنوان میزبان دیدار پایانی رقابت‌های جام حذفی مشخص کنند اما به نظر می‌آید مسوولان سپاهان اختلافی با مدیران باشگاه پرسپولیس برای بازی در شهر مشهد ندارند، گفته می‌شود مدیران این باشگاه به صورت غیر رسمی برای رویانیان پیغام فرستاده‌اند که برای ما فرقی ندارد کجا با پرسپولیس بازی کنیم. منابع خبری نزدیک به سپاهان اعلام کردند بازیکنان، کادر فنی و مسوولان این باشگاه روز شنبه پس از حضور قطعی پرسپولیس در فینال رقابت‌ جام حذفی با یکدیگر به توافق رسیدند که هر محلی از سوی سازمان لیگ برای انجام این بازی مشخص شد میزبانی آن شهر را بپذیرند و بدون اعتراض و پافشاری برای انجام بازی در شهر خاصی موافقت خود را با انجام این بازی اعلام کنند. سپاهانی‌ها در این جلسه اعلام کردند آمادگی کامل برای بازی در هر شهری را با پرسپولیس دارند،به همین خاطر زیاد نگران محل برگزاری بازی نیستند،گفته می‌شود یکی از مدیران ارشد این باشگاه در گفت و گو با بازیکنان و کادر فنی اعلام کرده است جایگاه سپاهان کاملا مشخص است و با توجه به توانمندی بازیکنان و کادر فنی این تیم نیازی به فضاسازی و مخالفت با انتخاب شهر بی طرف وجود ندارد چون شواهد و مستندات نشان می‌دهد که تیم سپاهان شانس زیادی برای پیروزی در این بازی دارد. نکته جالب دیگر این بود که مدیران سپاهان به بازیکنان خود تاکید کردند در صورت مشخص شدن میزبان این بازی از سوی سازمان لیگ هیچ کسی حق مصاحبه در خصوص محل برگزاری بازی را ندارد چون ممکن است با انجام این اقدام برخی افراد اقدام به جوسازی کنند از این رو هیچ کسی حق اعتراض به تصمیم سازمان لیگ را ندارد. یک مقام مسوول در باشگاه سپاهان با تائید این خبر در این باره گفت:« وقتی ما مطمئن هستیم که در این بازی شرایط لازم برای پیروزی را داریم نیازی به جار و جنجال نیست، سازمان لیگ هر شهری را به عنوان میزبان انتخاب کند ما بدون حرف و حدیث و پیش شرط به آنجا سفر خواهیم کرد تا مشخص شود فوتبال حرفه‌ای یعنی چه؟» این مقام مسوول که تمایلی به ذکر نامش نداشت، در ادامه توضیحات خود گفت:« سپاهان با این حرکت ثابت می‌کند که در رفتار خود صادق است،این روزها برخی افراد با برخوردهای غیر اصولی خود به دنبال امتیازگیری از فدراسیون فوتبال هستند اما باشگاه سپاهان در کمال صداقت و شفافیت اعلام می‌کند در هر شهری از شهرهای ایران حاضر است به مصاف پرسپولیس برود و برای به دست آوردن جام قهرمانی با این تیم مبارزه جوانمردانه ای داشته باشد.» هرچند هنوز مسوولان سازمان لیگ در خصوص محل برگزاری دیدار پایانی رقابت‌های جام حذفی اظهارنظری انجام نداده اند اما گفته می‌شود سه شهر مشهد، تبریز و شیراز به عنوان گزینه‌های میزبانی این دیدار حساس انتخاب شده است که پس از بررسی‌های لازم و کسب استعلام از هیات‌های فوتبال این شهرها تصمیم نهایی در این باره اخذ خواهد شد.

اولیویرا: امیدوارم در پایان بازی دست‌هایم کنارم نیفتد!

$
0
0
 سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز گفت: با تمام قوا برای گرفتن ۳ امتیاز به مصاف الشباب خواهیم رفت. تسنیم: تونی اولیویرا در نشست خبری پیش از بازی تراکتورسازی - الشباب اظهار داشت: در بازی فردا مقابل الشباب با تمام قوا و برای گرفتن ۳ امتیاز به میدان می‌رویم. می‌دانیم که حریف ما سابقه بین‌المللی دارد اما به پیروزی بسیار امیدواریم. وی افزود: ما مربیان در کادر فنی و بازیکنان در معرض امتحان قرار داریم و امیدواریم از این امتحان سربلند خارج شویم تا به قول پرتغالی‌ها «بعد از بازی دست‌هایم در کنارم نیفتند». سرمربی تراکتورسازی خاطرنشان کرد: تا آخر می‌جنگیم چرا که با پیروزی در این دیدار می‌توانیم به مرحله بعدی صعود کنیم. بازی در زمین ماست و توپ در اختیار خودمان است. شرایط هواداران در تبریز با ریاض تفاوت دارد و این موضوع در بازی چهارشنبه مشخص خواهد شد. اولیویرا سپس در پاسخ پرسش به خبرنگاری پیرامون آرایش دفاع خطی تیمش گفت: امیدوارم مانند بازی رفت نباشیم البته در نیمه دوم بهتر بودیم. الشباب در بازی برگشت متفاوت خواهد بود آنان بازیکنان سرعتی دارند به ویژه بازیکن شماره ۱۰ این تیم و نفراتی که در دو سمت راست و چپ زمین دارند. در مورد دفاع خطی هم شما بازی استقلال و الهلال را دیدید که الهلال از وسط گل نزد. این مربی پرتغالی خاطرنشان کرد: هر کاری لازم باشد، انجام می‌دهیم تا موفق شویم و امیدوارم از تجربیات بازی رفت در این دیدار استفاده کنیم. وی ادامه داد: باید از کناره‌ها به دروازه الشباب حمله کنیم. انتظار دارم که حریف به ضدحمله روی بیاورد اما ما باید مانند نیمه دوم بازی رفت بتوانیم توپ را به گردش دربیاوریم. در آن بازی هم دو فرصت خوب گلزنی را از دست دادیم. اولیویرا درباره بخشیده شدن ابراهیمی نیز گفت: مصاحبه با شما رسانه‌ها این مشکل را برای او ایجاد کرد و اگر در اروپا بودیم شاید این اتفاق برای او رخ نمی‌داد. به هر حال تغییر تفکر بازیکنان سخت است و فکر می‌کنم به دلیل سفر به شهر مکه که شهری مقدس است باشگاه او را بخشید.

سه نماینده تبریز و فتحی پور امروز به دیدار رهبر می روند

$
0
0
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی از دیدار امروز هیئت رئیسه و رؤسای کمیسیون‌های مجلس با رهبر انقلاب خبر داد.تسنیم: ارسلان فتحی‌پور رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: براساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده اعضای هیئت رئیسه و رؤسای کمیسیون‌های مجلس امروز با رهبر معظم انقلاب دیدار می‌کنند. وی ادامه داد: مقرر شده است تا اعضای هیئت رئیسه و رؤسای کمیسیون‌های مجلس همزمان با نماز ظهر و عصر خدمت مقام معظم رهبری برسند. منادی و فرهنگی عضو هیئت رییسه مجلس، رحمانی رییس کمسیون صنایع و فتحی پور رییس کمسیون اقتصادی در این دیدار حضور خواهند داشت3

عکس دیدنی از مردمی که دزد نیستند!

$
0
0
در یکی از وبلاگ ها آمده است:اینجـا آذربایجـان است . امروز رفته بودم نون بگیرم که دیدم نونوایی بسته س و این جمله رو روی یک کاغذ نوشته و چسبونده روی شیشه: در صـورت بستـه بـودن هر بسته ۳۰۰۰ تومـان از بـالا بـنـدازیــد داخـل از پـنـجــره بـالــایــی مـغــازه، ۳۰۰۰ تـومـن انـداخـتــم داخـل، و یـک بـسـتـه نون ورداشتـم و احساس غرور کردم که در کنار چنین مردمی زندگی میکنم و با چنین فرهنگی بزرگ شده ام! آخه خود این نونوا آدم درستیه. درست فکر میکنه و درست عمل میکنه. واسه همینه که دیگران رو دزد نمیبینه و کسی هم از اون دزدی نمیکنه. دلیل دارم براش. به عکس خوب دقت بکنین. اون دزد نیست. از مردم نمیدزده. کم فروشی نمیکنه. به ترازوی داخل نونوایی دقت کردین؟ چندتا نونوایی میشناسید ترزاوی دیجیتالی دارن که کم فروشی نکنن؟ آفرین به این نونوا و غیرتش و اینکه از مردم دزدی نمیکنه.
Viewing all 4282 articles
Browse latest View live