در حاشیه دیدار تیم های تراکتورسازی و الجزیره، پارچه دست نویسی از سوی عده ای وطن فروش در ورزشگاه به نمایش درآمد که خواندن نوشته روی آن دل هر ایرانی را به درد می آورد. به ویژه آنکه حریف نماینده ایران، تیمی از امارات بود، کشوری که ادعای مالکیت جزایر سه گانه ایرانی را دارد و بی شک تماشای جمله "آذربایجان ایران نیست" از سوی اماراتی ها هرگز به سود ایران و ایرانی نیست. مدیر عامل باشگاه تراکتور سازی تبریز در این باره گفت: مورد خاصی در ورزشگاه پیش نیامد و فقط شش نفر پارچه دست نوشته ای را باز کردند و سه یا چهار دقیقه در دست خود نگه داشتند که خوشبختانه عوامل امنیتی کار خود را به خوبی انجام دادند. به غیر از این مورد، مشکل خاص دیگری در ورزشگاه به وجود نیامد. محمد حسین جعفری توضیح داد: حرکت انجام شده یک کار برنامه ریزی شده بود. آنها برای وارد کردن دست نوشته هایشان به داخل ورزشگاه، این دستمال ها را به عنوان لباس زیر بر تن خود کردند و وقتی وارد ورزشگاه شدند، با دکمه به یکدیگر وصل کردند تا تبدیل به یک شعار شود. وی همچنین خاطر نشان کرد: دشمن ما از هر شرایطی و از هر فرصتی برای ایجاد بحران در کشور استفاده می کند. این کار انجام شده نشان دهنده ضعف و حقارت دشمنان ایران است. زور آنها در حد همین دستمال های دست نوشته است. از نظر من اصلا پرداختن به این موضوع امری بی ارزش است و مسئله آنقدر کوچک بوده که باید نسبت به آن بی توجه بود تا فکر نکنند کار خاصی انجام داده اند. شما مشاهده کردید که ۸۵ هزار نفر در ورزشگاه یکصدا تیم تراکتور را تشویق کردند و فقط همان شش نفر اقدام به این کار بی ارزش کردند. مدیر عامل تراکتورسازی در ادامه از دستگیری این افراد توسط عوامل امنیتی خبر داد و گفت: من شنیدم که با این افراد برخوردهای لازم انجام شده است. جعفری در پاسخ به این سوال که چه اقدامات فرهنگی از سوی باشگاه تراکتورسازی برای جلوگیری از رفتارهای این چنینی انجام شده، اظهار داشت: ما ارتباط تنگاتنگی با بدنه هواداران پیدا کردیم و این مسئله موجب شده در بین هواداران تراکتور، به غیر از مسائل حرفه ای فوتبال، مسئله دیگری شاهد نباشیم. تعامل، برنامه ریزی، صحبت، ارسال پیام و همکاری و علاقه مندی هواداران باعث شده تا هیچ مشکلی در بازی های تراکتورسازی به وجود نیاید. مدیر عامل باشگاه تراکتورسازی در بخش پایانی اظهارات خود درباره جایگاهی که تراکتورسازی تبریز در لیگ قهرمانان آسیا برای خود متصور است، عنوان کرد: ما در حال حاضر به این فکر هستیم که بازی در دوحه را با موفقیت پشت سر بگذاریم. بعد از آن شاید یک مقدار کار ما راحت تر باشد. ما در گروه خود با تیم های بسیار قدری طرف هستیم و تمام سعی خود را بر صعود از گروه قرار داده ایم. منبع: فردا نیوز |
|
↧
در همایش استانی جبهه پایداری که در مسجد امام خمینی(ره) خطیب تبریز برگزار شد، یکی از سخنرانان عنوان کرد: رقابت در انتخابات آینده میان اصولگرایان ناب و مدعیان اصولگرایی خواهد بود. عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در جمع حامیان جبهه پایداری در آذربایجان شرقی، گفت: ولایت طراز و میزان سنجش کرده های سیاستمداران ماست؛ شناخت راه درست و انجام کار درست آسان است، اما استمرار و پایداری در آن کار سختی است. خیلی ها در بیعت با امیرالمومنین(ع) بخن بخن گفتند ولی در راه ولایت، پایداری نکردند. آمدن و بیعت کردن با رهبری سخت نیست، این که در راهپیمایی شرکت کنیم سخت نیست، همین که مردم به ما اعتماد کردند نباید یادمان برود؛ میزان سنجش اعمال ما ولایت است. وی ادامه داد: بعضی در عمل به جدایی دین از سیاست قایل هستند، اما امام(ره) و اسلام این تفکر را قبول ندارد. میزان حق و باطل در زمان ما هم ولی فقیه است؛ خیلی از ما ادعا داریم ولی به صورت گزینشی عمل می کنیم. حرف ولایت حجت است؛ آقای احمدی نژاد، لاریجانی و هر کس دیگری باید کارهای خود را با گفته های رهبری میزان کنند.حجت الاسلام آقاتهرانی در بخش دیگری از گفته های خود گفت: تا ما هستیم، فتنه هم هست؛ فتنه های بعدی مانند پایه های تحصیلی یکی از دیگری مشکل است. در ادامه جلسه سوالات کتبی حضار جمع آوری و چند سوال مطرح شد. یکی از حاضرین پرسید: "آیا این همایش با پول خمس برگزار شده است؟" حجت الاسلام آقاتهرانی پاسخ داد: "نه از این ها کرده ام و نه خواهم کرد و فکر چنین کاری را می کنیم. تابلوهایی زده اند به نام حامیان جبهه پایداری از اهر، کلیبر، بناب و... من هیچ کدام از این آقایان را نمی شناسم و نه از آن ها چنین تقاضایی شده است و اگر روزی چنین کارهایی از ما سر زد ما را رها کنید."یکی دیگر از حاضرین پرسید: " اخیرا فرموده اید ما نیازی به سردار و فرمانده نداریم؛ بعضی فرماندهان سپاه واکنش نشان داده اند در برابر این گفته؛ فرموده خودتان را واضح تر بیان می فرمایید". آقاتهرانی جواب داد: "یعنی ما در برابر مقام ولایت سرباز می خواهیم، نباید کاری کنیم دشمن بیاید و بگوید که سردار سازندگی بیاید انتخابات و... منظور من سپاه نبود."پرسیده شد: "نظر صریحتان درباره هاشمی چیست؟" این نماینده مردم تهران در مجلس جواب داد: "ما باید ایشان را با آقا طراز کنیم، اشتباه بود که ایشان نامه ای بدون سلام و خداحافظی نوشتند؛ ما هیچ کس را در کنار آقا قبول نداریم و فصل الخطاب بودن ولایت را کف ولایت مداری می دانیم."حجت السلام جلالی رییس دفتر آیت الله مصباح یزدی هم در این همایش گفت: "انتخابات آتی ریاست جمهوری دوقطبی خواهد بود؛ اصلاح طلبان به خاطر اشتباهاتی که کرده اند روی آمدن به صحنه را ندارند، دولت نیز به گفته رییس جمهور کاندیدایی ندارد و قصد ورود نیز ندارد؛ بنابر این رقابت میان اصولگرایان ناب و مدعیان اصولگرایی خواهد بود. "از نکات جالب این همایش، حضور پررنگ نامزدهای احتمالی شورای شهر تبریز من جمله آقایان فخرآذر، جهانگیری، کمال بارعی، علی شیاری، جعفری و برزگر جلالی بود. استاد علیپور، مدرس جلسات اخلاق تبریز نیز در این همایش حضور داشت. محمد اسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی از دیگر چهره هایی بود که در همایش جبهه پایداری حضور یافت. |
|
↧
↧
↧
February 26, 2013, 10:00 pm
↧
از زلزله ۳.۸ ریشتری شب گذشته ورزقان ۱۲ مورد پس لرزه تا ۸ صبح امروز به ثبت رسیده است. بعد از مدتها مردم شهرستان ورزقان که روزهای بدون زلزله را تجربه میکردند زلزله ۳.۸ ریشتری ساعت ۲۱.۲ به عمق چهار کیلومتر، دوباره مردم این منطقه را به وحشت انداخت. براساس این گزارش، بعد از این زمین لرزه ۱۱ زمین لرزه دیگر نیز در این منطقه به وقوع پیوست که کمترین آن ۱.۷ و بیشترین آن ۳.۷ ریشتر بود. مدیرکل مدیریت بحران آذربایجانشرقی پیش از این در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار داشت: زمینلرزههای ورزقان و اهر بعد از زلزله شش و ۶.۲ ریشتری بیست و یکم مرداد اهر و ورزقان تا بیست و ششم بهمن چهار هزار و ۱۶۲ پس لرزه داشته که ۳۰۹ مورد آن بالای سه ریشتر بوده است. خلیل ساعی اظهار کرد: زلزله ۶.۲ ریشتری بیست و یکم مرداد امسال اهر و ورزقان تا به امروز چهار هزار و ۱۶۲ لرزه و پس لرزه در منطقه ارسباران داشته و به ثبت رسیده است. وی افزود: از این تعداد زلزله سه هزار و ۴۰۹ مورد در مقیاس کوچکتر از ۲.۵ ریشتر بوده است. وی افزود: ۴۴۴ مورد از زلزلههای اشاره شده نیز بین ۲.۵ تا ۳ ریشتر و ۲۶۱ مورد نیز بین ۳ تا ۴ ریشتر به ثبت رسیده است. ساعی در مورد زمین لرزههای چهار تا پنج ریشتری نیز گفت: ۴۳ مورد زمین لرزه از ۲۱ مرداد تا به امروز در منطقه ارسباران آذربایجان شرقی به ثبت رسیده است. دبیر ستاد مدیریت بحران آذربایجانشرقی، زلزلههای بین پنج تا شش ریشتر را در همین مدت سه مورد اعلام کرد و تصریح کرد: دو مورد نیز زلزله بزرگتر از شش ریشتر در آذربایجان شرقی اتفاق افتاده است. گفته میشود ورزقان با این تعداد زمین لرزه از ژاپن که معروف است روزانه چندین زمین لرزه اتفاق میافتد پیشی گرفته است.منبع: فارس |
|
↧
↧
مراسم تجلیل و بزرگداشت عارف مجاهد، آیت الله عزیرالله خوشوقت عصر شنبه دوازدهم اسفند با حضور مسؤولان، کارکنان و جمع کثیری از دانشجویان در مسجد دانشگاه تبریز برگزار شد. حجت الاسلام والملسمین صدیقی، امام جمعه موقت تهران در این مراسم با تشریح فضایل اخلاقی و ابعاد مختلف زندگی آیت الله خوشوقت گفت: آن عالم ربانی یکی از عارفان برجسته زمان بود. وی در ادامه با تشریح فلسفه امتحانات الهی، با تأکید بر سازنده بودن این امتحانات، گفت: در معرض امتحانات الهی قرار گرفتن انسان را به کار و تلاش واداشته و باعث خودشناسی فرد می شود. امام جمعه موقت تهران آیت الله خوشوقت را یکی از بندگان متقی معرفی کرد و افزود: مبارزه با نفس، مراقبه، ذکر کثیر و تفکر از عوامل رسیدن ایشان به حقیقت بود، بهره مندی از سیره ایشان در تمام مراحل زندگی عامل سعادت در دنیا و آخرت است. حجت الاسلام والمسلمین صدیقی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتخابات سال آینده ریاست جمهوری اظهار داشت: باید به کسی اعتماد کرد که امتحان و آزمایش الهی را با موفقیت پس داده است، اگر زندگی هر فردی بر اساس دین برنامه ریزی و استمرار یابد به بندگی مطلق و عرفان می رسد و شیرینی آن را در ظاهر و باطن خود می چشد. وی خطاب به دانشجویان گفت: قدر جوانی خود را دانسته و از اکسیر جوانی استفاده کنید، چرا که به هر جایی در آینده زندگی خود برسید حاصل دوران جوانی خواهد بود، عمر انسان کوتاه و گذراست، باید قدر تک تک لحظات زندگی را دانست. وی افزود: قرآن چند هدف برای خلقت و زندگی محدود انسان در دنیا ذکر کرده است که از آن جمله می توان به امتحان الهی و خودشناسی اشاره کرد که نتیجه اش ممتاز شدن انسان نزد معبود یکتا و بین مخلوقات است. گفتنی است، حضرت آیت الله خوشوقت مجتهد و استاد اخلاق، امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی(ع) تهران (پیچ شمران) در چهار دهه اخیر بود. او از بارزترین شاگردان اخلاق و عرفان علامه طباطبایی و همچنین از شاگردان آیت الله سید حسین بروجردی و امام خمینی(ره) به شمار می رفت.منبع:رسا |
|
↧
دو قاتل در بخش ترکمانچای شهرستان میانه به دار مجازات آویخته شدند. علی بسیا سرپرست دادگاه عمومی بخش ترکمانچای در گفتگو با مهر، اعلام کرد: قاتلین دی ماه سال گذشته پس از سرقت اتومبیل مقتول را به منطقه ای متروکه برده و با شلیک گلوله مقتول را مجروح کرده سپس وی را که نیمه جان بوده سوزاندند که جسد سوخته شده پس از ۱۰ روز کشف شد. وی افزود: متعاقب این امر تحقیقات پلیس آغاز و در این رابطه دو نفر مظنون به قتل وجود داشت که به محض شروع تحقیقات پلیس این نفرات متواری شده و تقریبا پس از ۱۰ روز قاتلین متواری شده دستگیر و در بازجویی های تخصصی به جرم خود اعتراف کردند. بسیا اضافه كرد: پس از انجام تحقيقات مقدماتي توسط دادرس دادگاه عمومي و انقلاب ميانه پرونده متهمین به محاكم كيفری آذربايجان شرقي ارسال و متعاقب اين امر حكم قصاص نفس محکومین صادر و در ديوان عالي كشور به تاييد رسيد که ساعت ۸ صبح امروز اجرا شد. سوابق متعدد کیفری در زمینه سرقت مسلحانه، آدم ربایی و...از دیگر جرائم این محکومین بود. |
|
↧
February 26, 2013, 8:21 pm
↧
↧
↧
محمد رضا محمدی با بیان اینکه قیمت فلزات در بازار آزاد وحشتناک افت کرده است، اظهار داشت: قیمتها در بورس تغییر نداشته و با همان نرخهای یک ماه گذشته عرضه می شود زیر پیش از این نرخ بورس پایین تر از بازار بود و البته با کف قیت شرکتها محصولات خود را در بورس عرضه میکردند بنابراین کاهش قیمت برای آنها به صرفه نیست.البته شاید در بورس تقاضا نباشد ولی قیمتها به دلیل اینکه در کف قرار دارد کاهش نیافته است یعنی عرضهکنندگان حاضر به کاهش نیستند چون متضرر خواهند شد. وی در باره دلیل اصلی کاهش قیمت فلزات و محصولات فولادی در بازار افزود: مهمترین دلیل کاهش قیمت فلزات نبود تقاضا است این در حالی است که بر اساس تجربه سالهای گذشته همیشه تقاضا پایان سال افزایش پیدا میکرد ولی امسال همه چیز برعکس شده است. همچنین قیمت شمش که با ارز مبادلهای محاسبه میشود در بورس بالاتر از بازار است البته قیمت شمش در بازار پایین تر از نرخ تمام شده است. محمدی درمورد قیمت فعلی میلگرد در بازار آزاد گفت: هفته گذشته میلگرد از بورس هر کیلیو ۱۹۱۰ خریداری میشد که در بازار به نرخ ۱۹۲۰ تومان میفروختند اما روز گذشته قیمت میلگرد در بازار به ۱۷۲۰ تومان نیز رسیده بود که امروز به نظر میرسد حدود ۱۷۴۰ فروخته میشود البته قیمت برای سایز های خوب میلگرد شاید ۱۸۰۰ تومان نیز فروخته شود. بر اساس قیمتهایی که گفته شد یعنی به طور میانگین حدود ۲۰۰ تومان کاهش قیمت در هر کیلو رخ داده است. این کارگزار رینگ فلزات با بیان اینکه در چنین شرایطی تولید ضرر میکند نه تجار، ادامه داد: فروشندگان فلزات در بازار مجبور به فروش کالاهای خود با قیمتهای پایین هستند زیرا فروشده در بازار زیاد است و خریدا کم و در این شرایط خریدار به دنبال کسی است که قیمت پایین تر باشد، بنابراین مغازهداران مجبورند در این شرایط رقابتی با قیمت پایین محصولات خود را بفروشند. البته برخی از فروشندگان نیز هستند که با نرخهای پایینی که در بازر وجود دارد حاضر به فروش نیستند زیرا این نرخها پایین تر از قیمت تمام شده است. محمدی با بیان اینکه روند نزولی قیمت فلزات در بازار حدود یک هفته است که شروع شده؛ تصریح کرد: اگر قیمتهای عرضه شده فلزات در بورس نیز کاهش پیدا کند ضرر خواهند کرد زیرا قیمتهای فعلی عرضه شده پایینترین قیمت و کف آن است. همچنین اگر در صورتی که بخواهند قیمتهای خود را پایینتر از قیمت تمامشده بفروشند، خریدار شک می کند که چرا با این قیمت می فروشد وشاید یک جای کار مشکل دارد. این کارگزار با تاکید بر اینکه این مشکل تنها با ورود تقاضا به بازار حل می شود، تصریح کرد: معتقدم اگر بودجه توسط مجلس تصویب شود و البته اگر برای بخش عمرانی بودجه خوبی در نظر گرفته باشند، تقاضا برای تأمین پروژههای عمرانی وارد بازار میشود. به گفته وی، در حال حاضر بسیاری از کالا ها به بهانه رشد دلار حباب دارد ولی آهن آلات تنها کالایی است که حبابی ندارد و حتی قیمت آن نیز پایینتر فروخته میشود. (تسنیم) |
|
↧
آرامش، واژه ای پنج حرفی ولی با بهایی به وسعت یا فراتر از تمام حروف الفبا که حاضر نیستی با هیچ واژه ای که از ۳۲ حرف الفبا ساخته می شود، آنرا عوض کنی. اینجا یا هر جا که تو، زیر آسمان خدا هستی و زندگی می کنی به دنبال لحظه ای هستی آرام بگیری؛ آرامشی که این روزها در شلوغی آدم ها، شهرها و شاید روستاها هم گم شده است! اینجا زیر آسمان خدا، همه چیز به ظاهر آرام است و این آرامش ظاهری تنها من و تو را فریب می دهد تا به دنبال آرامش واقعی نباشیم. اینجا زیر آسمان خدا، انگار همه چیز و همه کس آتش زیر خاکستر شده است و کافی است تو کبریت را بکشی و تازه آن موقع است که می فهمی همه چیز آرام نیست. اینجا زیر آسمان خدا، تعداد زیر آبزن ها زیاد شده است؛ آن هایی که برای بالا کشیدن خودشان، تو را پایین می کشند و هر روز می بینی جلوی چشمانت چقدر بدون زحمت و دردسر حق انسان ها را به نفع و جیب خودشان ناحق می خورند؛ اینجا همه چیز به ظاهر آرام است ولی کافی است پرده ها را بکشی و این نمایش های ناجوانمردانه را جلوی چشمان همه قرار دهی تا آتش ها یکی یکی روشن شوند. اینجا زیر آسمان خدا، راستگویی، درستکاری و جوانمرد بودن دیگر بهایش را از دست داده؛ اینجا همه چیز در غیاب این خوبی ها آرام است! اما اگر روزی این خوبیه ا از وجدان های خوابیده بیدار شوند، دیگر همه چیز آرام نیست و آتش های زیادی روشن خواهد شد. اینجا زیر آسمان خدا، دیگر انسان ها دلشان به حال همدیگر نمی سوزد بلکه همدیگر را به آتش زیر خاکستر تبدیل می کنند تا به من و تو القا کنند که اینجا همه چیز آرام است! اینجا فقط این تویی که نا آرامی! بخاطر اینکه تنها یاد خدا، تعریف تو از آرامش قلبت است که این با تعریف آنها از آرامش متفاوت است... و اینجا زیر آسمان خدا، بنده خدا بخاطر یک مقام کوچک این دنیایی، برایت خدایی می کند و خدا را بنده نیست، با وجود این همه ظلم آشکار، به زور قدرت و مقامش به تو می فهماند که باید بگویی همه چیز آرام و خوب است! مبادا آتش پنهان شویم، مبادا دچار فراموشی شویم، مبادا خود و وجدانمان را به خواب بزنیم، مبادا باورمان شود که اینجا همه چیز آرام است. اینجا خیلی چیزها آرام نیست، باید بیدار باشیم و بیدار کنیم تا به خواب زمستانی چندین ساله ای که خیلی ها دچارش شده اند، دچار نشویم. |
|
↧
پس از درخواست جعفری مدیر عامل باشگاه تراکتورسازی از استقلالی ها به خاطر اینکه بیشتر از ۱۰ درصد فضای ورزشگاه آزادی را به هواداران تراکتورسازی اختصاص بدهند؛علی فتح الله زاده نسبت به این درخواست واکنش نشان داد.او با یادآوری بازی رفت که تراکتورسازان با درخواست استقلال،برای اسکان هواداران این تیم در ورزشگاه یادگار امام(ره) موافقت نکرده بودند،درخواست جعفری را رد کرد تا استقلالی ها در خارج از زمین یک گل به تراکتور زده باشند.فتح الله زاده به ایسنا گفت: مگر در بازی رفت تراکتورسازی سهم ۱۰ درصدی هواداران استقلال را فراموش کرد که ما حالا فراموش کنیم؟! چطور آقای جعفری این سهم را در بازی رفت در تبریز فراموش نکرد؟! در تبریز حتی ۱۰ درصد هم به ما ندادند. فکر نمیکنم ما در ورزشگاه آزادی جا داشته باشیم اما اگر جا داشتیم، رسم میهماننوازی را به جا آورده و به آنها سکو میدهیم.» |
|
↧
استاندار آذربایجان شرقی با بیان اینکه آذربایجان شرقی جزو استانهای طراز اول کشور در بحث مسکن مهر است، خاطر نشان کرد: تاکنون ۲۰ هزار واحد مسکن در استان تحویل مردم شده و تلاش میکنیم با افتتاح طرحهای جدید این رقم را تا سال آینده به ۹۰ هزار واحد برسانیم. دنیای اقتصاد: دکتر احمد علیرضا بیگی در مراسم افتتاح برق رسانی مسکن مهر در شهر جدید سهند گفت: این شهر به دلیل توزیع مناسب پروژههای مسکن مهر و افزایش وسعت الحاقی به آن رتبه اول شهرهای جدید کشور در بخش مسکن مهر را در اختیار دارد. استاندار آذربایجان شرقی افزود: شهر جدید سهند تبریز در حال تبدیل شدن به شهری بزرگ و مدرن بوده و با پایان پروژههای مسکن مهر این شهر حتی از شهرستان مراغه که بزرگترین شهر استان بعد از تبریز است بزرگتر خواهد بود. وی تاکید کرد: یکی از زیرساختهای ضروری برای شهر جدید سهند امکان ارتباط این شهر با تبریز است که به این منظور بزرگراه تبریز – سهند میتواند با کاهش فاصله سفر بین این دو شهر به هشت دقیقه تحول بزرگی در زندگی ساکنان مسکن مهر ایجاد کند. |
|
↧
↧
تونی اولیویرا در کنفرانس خبری بعد ار بازی تراکتور با نفت تهران عنوان کرد: بازی فشار زیادی داشت و به خاطر همین مسئله کمی کند کار کردیم، حریف هم تیم دونده و با برنامه ای بود و فکر می کنم بر حسب اتفاق گل دوم را زدیم، به هر حال به خاطر کسب سه امتیاز خیلی خوشحال هستم چون واقعأ در مسیر قهرمانی به این برد نیاز داشتیم. اولیویرا در رابطه با مشکلات مالی باشگاه بیان کرد: از مدیریت باشگاه کمال تشکر را دارم آن ها خیلی تلاش می کنند و درصدد رفع مشکلات مالی تیم هستند، من و تمام بچه ها فقط به عشق مردم کار می کنیم و تنها دلگرمی بازیکنان حمایت هواداران است. وی گفت: البته به دلیل آغاز کند بازی از سوی بازیکنانم در ابتدای این دیدار، در ادامه به مشکل برخوردیم و با درخشش دروازه بان تیم که چندین موقعیت را از تیم حریف گرفت و همچنین زدن گل اول، کنترل بازی را برای مدتی در اختیار گرفتیم. اولیویرا افزود: در ادامه و به طور اتفاقی و شانسی گل تساوی را زدیم و به سه امتیاز بازی که برایمان مهم بود دست یافتیم. وی گفت: تیم نفت شناخت خوبی از بازیکنان تراکتورسازی داشت و عبور از سد این تیم برای ما بسیار سخت بود. اولیویرا اظهارکرد: از زمانی که در تراکتورسازی حضور یافته ام به دنبال قهرمانی در لیگ برتر و گرفتن نتیجه در لیگ قهرمانان آسیا هستم و تراکتورسازی هم اکنون در موقعیتی است که باید تصمیمات بزرگی بگیرد. وی افزود: تراکتورسازی تماشاگران خوبی دارد که قوت قلب این تیم هستند، اما این تیم به یک حامی مالی خوبی هم نیاز دارد و این کار برای شهری مثل تبریز که کارخانه های بزرگی در آن قرار گرفته نباید سخت باشد. وی گفت: مدیرعامل باشگاه در این خصوص تلاش زیادی می کند و با بازیکنان نیز صحبت کرده است و کادر فنی و بازیکنان به طور حرفه ای به تعهدات خود در قبال تیم عمل خواهند کرد. اولیویرا افزود: بازیکنان خوبی دارم و شاید بهترین بازیکن دنیا باشند و من با این بازیکنانم به کارم ادامه خواهم داد. تراکتورسازی با سه امتیازی که از مصاف با نفت تهران کسب کرد با ۵۵ امتیاز فاصله خود با استقلال صدرنشین را به یک امتیاز کاهش داد. |
|
↧
صادق محصولی گفت: در حق شهیدان مهدی و حمید باکری اجحاف شده و من واقعاً متأسف شدم و باید به خاطر طرح موضوعات این چنینی شرمنده این دو بزرگوار مخصوصاً شهید مهدی باکری بود. فارس: چندی پیش در یکی از روزنامههای اصلاح طلب گفتگویی به خانم «فاطمه امیرانی»(همسر شهید حمید باکری) صورت گرفته بود. در آنجا موضوعاتی مطرح شده بود که سالهای گذشته هم بارها توسط خانم امیرانی مطرح شده بود. به خصوص زمانی که نام صادق محصولی برای تصدی در پست وزارت کشور در دولت نهم مطرح شد. لذا بهتر دیدیم برای روشن شدن این موضوعات و برای شفاف شدن تاریخ دفاع مقدس گفتگویی کوتاه با صادق محصولی انجام شود و پاسخ وی را پیرامون این موضوعات را بشنویم: جدیدا در گفتگویی موضوعاتی مطرح شده پیرامون شما و برادران باکری که اگر موافق باشید گفتگوی کوتاهی در این زمینه داشته باشیم؟ باید گفت این موضوع طوری طرح شده که در حق شهیدان مهدی و حمیدباکری اجحاف شده و من واقعا متاسف شدم و باید به خاطر طرح موضاعاتی این چنینی شرمنده این دو بزرگوار مخصوصا شهید مهدی باکری بود. من با این دو عزیز، اختلافی نداشتم و موضوع در واقع مورد سوء استفاده یک جریانی که در گذشته تحت عنوان دوم خرداد بروز کرد و بعدها با نام اصلاحات شناخته شد، قرار گرفته است. طرفداران اینها در ارومیه زمان جنگ هم یک نظرات و دیدگاهها و اقداماتی داشتند که موجب شد به خاطر این دیدگاهها و اقدامات، نماینده وقت امام در سپاه - شهید محلاتی - نسبت به این جریانی که در سپاه سابق ارومیه بود عکسالعمل نشان بدهند بطوری که شهید محلاتی شخصا به ارومیه تشریف آوردند و تصفیه سپاه سابق ارومیه را انجام دادند. مقداری بیشتر در مورد این جریان توضیح بدهید. جریان به این صورت بود که بر خلاف اغلب نیروهای سپاه پاسداران که حامی حوزههای علمیه، روحانیت و ولایت فقیه بودند در سپاه ارومیه، افرادی حضور داشتند که تفکرات ضد روحانیت داشتند. البته نه همه نیروهای پاسدار بلکه تعدادی از مسئولان که بیشتر کار بخشهای ایدئولوژیکی و سیاسی سپاه سابق ارومیه را انجام میدادند. از نمونه های بارز این تحرکات، فروش روزنامه «امت» متعلق به جنبش مسلمانان مبارز که آقای پیمان در آن نقش اساسی داشت و یا فروش مجله «اتحاد جوان» که زیر مجموعه آقای لطفالله میثمی و از منشعبین منافقین بود، در سپاه سابق ارومیه را می توان ذکر کرد. خب دیدگاه فکری این افراد با فروش این گونه روزنامه و مجلات کاملا روشن است. بعد از آمدن شهید محلاتی به ارومیه، آن هایی که تفکرات التقاطی داشتند ازسپاه تصفیه شدند. آن موقع، بنده هنوز به عضویت سپاه در نیامده بودم و حضور من در ارومیه با تصدی فرمانداری ارومیه درسال ۵۹ و قبل از شروع جنگ تحمیلی و سپس معاونت سیاسی استانداری با حکم حضرت آیت الله مهدوی کنی- وزیر کشور وقت- بود. شهید محلاتی آنهایی که در این جریان فکری موثر بودند و برخلاف جهت مسیر انقلاب و امام حرکت میکردند را تصفیه کردند. مثلا در آن زمان فضای تهمت پیرامون شهید بهشتی در اقشاری از جامعه رواج داشت اما در کل سپاه این گونه نبود آن هم در میان فرماندهان سپاه، ولی درسپاه ارومیه کاملا فضا متفاوت بود و متأسفانه این گونه حرفها و تهمت ها از زبان اغلب مسئولان سپاه سابق ارومیه شنیده می شد. مجموعه این کارها باعث شد که از مرکزیت سپاه به ارومیه آمدند و سپاه ارومیه را تصفیه کردند. در این زمان شهید مهدی باکری بصورت رسمی در سپاه حضور نداشتند و وی شهردار ارومیه بود و غیر از شهرداری بیشتر فعالیتشان در جهت آموزش رزمی بسیجیان ارومیه بود. از طرفی هم استان شاهد تحرک و عملیات نیروهای ضد انقلاب بود. این نیروهای ضدانقلاب تحت عنوان آزادسازی کردستان فعالیت میکردند و بیشتر با نام حزب کومله و حزب دموکرات شناخته میشدند. آن زمان که سپاه ارومیه تصفیه شد، شهید مهدی باکری در شورای فرماندهی سپاه نبود که جزو تصفیه شدهها باشند. از سوی دیگر وقتی از افراد مورد اعتماد انقلاب، پیرامون افراد منحرف سوال میشد این نکته مورد تاکید قرار میگرفت که برادران باکری جزو منحرفین نبودند. ولی به خاطر فضایی که شورای فرماندهی آن موقع پس از تصفیه ایجاد کرد، حمید باکری به همین دلیل از سپاه رفتند. ولی شهید مهدی باکری مدتی پس از تصفیه سپاه، مسیولیت عملیات سپاه ارومیه را به عهده گرفت و بعد از شدت جنگ تحمیلی، آقای مهدی باکری به جنوب رفتند و در تیپ نجف اشرف که برادرمان سردار شهید احمد کاظمی فرماندهی آن را به عهده داشتند به عنوان جانشین به فعالیت مشغول شدند. من وارد سپاه نشده بودم، تا مهرماه سال ۶۰ که تصمیم گرفتند مناطق ده گانه سپاه را راهاندازی بکنند. خب سپاه استان های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل به اسم منطقه پنج سپاه شد. فرماندهان سپاه در مرکز به این نتیجه رسیدند که من در تبریز سپاه منطقه پنج را راه اندازی و به عنوان فرمانده منطقه به خدمتگزاری مشغول شوم. جلساتی را با هم گذاشتیم. در ابتدا من مسئولیت فرماندهی را نمیپذیرفتم و حتی یکی از مسئولان سپاه به نام سردار غفور حاج سالم را به عنوان فرمانده منطقه پنج سپاه پیشنهاد دادم. - سردار غفور از ورودیهای ابتدای سپاه بود و همه افراد مرکزی سپاه هم او را میشناختند- آقای غفور هم این مسئولیت رانپذیرفت. از سوی دیگر من در این زمان معاون استاندار شده بودم. در ارومیه هم فضای سیاسی خیلی خراب بود. یعنی استان از لحاظ فکری تحت تاثیر التقاطیها و نهضت آزادیها بود. من که به عنوان فرماندار آنجا رفتم جای کسی مشغول شده بودم که بنیصدر او را پس از عزل از فرمانداری به عنوان نماینده دائم دولت خود در سازمان ملل معرفی کرده بود که اگر درست یادم باشد نامش اتابک بود. با رفتن ما به آن منطقه و آغاز فعالیتهای مذهبی و عقیدتی و سیاسی، همین انحرافیون و التقاطیون سپاه سابق ارومیه در یک جلسهای که نوار آن هم موجود است میگویند: این محصولی و دوستانش آمدهاند که مطهری را جای شریعتی بگذارند و ما نمیگذاریم که چنین کاری صورت بگیرد. به هر حال پس از حدود یک ماه، بنده فرماندهی منطقه پنج سپاه را پذیرفتم که باید گوشزد کنم فرماندهی محترم کل سپاه از مدتی قبل حکم بنده را صادر کرده بودند و منتظر رضایت من بودند. گفتن این نکته هم بد نیست که بدانید، بعد از تصفیه سپاه ارومیه، برادری فرمانده بخش عملیات شد که ازسرداران بزرگ و نامشان شهید مهدی امینی بود. نام شهید مهدی امینی در واقع در کنار نام شهیدان باکری در استان شهرت دارد. او مهندس بود و فارغالتحصیل دانشگاه تبریز بود. و حدود دو ماه پس از پذیرفتن فرماندهی بخش عملیات توسط آقای امینی، ایشان در عملیات پاکسازی منطقه گوگ تپه مهاباد به شهادت رسیدند. برداشت من این است که درآن موقع، شهید مهدی باکری احساس غبن و حسرت کردند که مهدی امینی شهید شد و وی آن توفیق عظمای شهادت را آن موقع بدست نیاورد. به هر حال سپاه مرکز به مناطق سپاه دستور داد که باید هر منطقه یک تیپ یا لشکر را راهاندازی کند که ما تیپ و سپس لشکر عاشورا را راهاندازی کردیم. خب منطقه باید نیرو و امکانات میداد و این مورد هم به خوبی اقدام شد. وقتی که تیپ درست شد خود آقا مهدی فرمانده تیپ شدند. تیپ و سپس لشکر عاشورا از بهترین و قویترین یگانهای رزمی سپاه بودند. فرمانده تیپ را چه کسی انتخاب میکرد؟ می شود گفت که فرمانده کل سپاه با نظر مثبت فرمانده سپاه منطقه فرد مورد نظر را انتخاب می کرد. خب چون شهید مهدی باکری نیروی عملیاتی خوبی بود و در عملیاتهای گذشته آب دیده شده بود و در سپاه ارومیه هم در بخش عملیات کار کرده بود ایشان برای فرماندهی تیپ انتخاب شد. اول تیپ و سپس لشگر عاشورا از بهترین و قویترین یگانهای رزمی سپاه شد. * پس این صحبتهایی که در مورد شما و اختلافاتتان با برادران باکری مطرح میشود چه دلیلی دارد؟ این حرفها که مطرح است بر میگردد به تفکر سیاسی همسر سابق شهید حمید باکری. وگرنه اختلافی بین من و برادران باکری وجود نداشت. حتی وقتی که عملیات شروع میشد ما به لشگر عاشورا میرفتیم. به عنوان مثال در عملیات سلمان کُشته و سامواپا که ظاهرا به نام عملیات مسلم بن عقیل(ع) بود، روزهایی من در کنار شهید مهدی باکری در لشکر حضور داشتم، آن زمان هم آقا مهدی و هم آقا حمید در لشکر حضور داشتند. یا در عملیات دیگر که شهید مهدی باکری از ناحیه پهلو دچار آسیب شده بود من شخصا به اهواز رفتم ودرمنزل شهید مهدی باکری از ایشان عیادت کردم. پس بین ما اختلافی نبود در اصل اختلاف بین ما و جریان التقاطی و تصفیه شدگان سپاه سابق ارومیه بود که بعد از شهادت برادران باکری اینها سوء استفاده کردند و گفتند بله معلوم شد که ما حق بودیم. در صورتی که شهید مهدی باکری در تایید تصفیه سپاه توسط شهید محلاتی و افکار انحرافی سپاه سابق ارومیه، در مجالس عمومی، بارها سخنرانی کردند. از همه بارزتر موضوعی که این افراد میخواهند از کنارش بگذرند این موضوع است که شهید حمید باکری میخواست اولین بار به لشگر عاشورا برود. این جریان شاید مربوط به نیمه دوم سال ۶۰باشد. آقا حمید به لشکر عاشورا میرود و آنجا آقا مهدی باکری از او میپرسد که: تو رفتهای از منطقه مجوز حضور در لشکر عاشورا را بگیری؟ که حمید آقا میگوید:نه . آقا مهدی میگوید: چون زمان تصفیه سپاه شما در سپاه نماندید برای حضور درجبهه باید از سپاه منطقه مجوز بگیرید. حمید آقای باکری آمد پیش من که عنوان فرماندهی منطقه پنج را داشتم. او به من گفت: رفتهام پیش آقا مهدی باکری و او به من گفته باید برای حضور در لشگر از شما اجازه بگیرم. در جوابش گفتم: هیچ مشکلی نیست. فقط از برای اینکه فردا روزی که معلوم نیست کدام یک از ما شهید شود و کدام یک زنده بمانیم و در آینده دچار مشکل سوء استفاده التقاطیها نشویم فقط شما لطفی کن و نظرات خودتان را مکتوب بکن که اگر اتفاقی افتاد ما متهم به چیزی نشویم. آقا حمید گفت: خوبه، و نوشت: اینجانب حمید باکری اعلام میکنم که هرگونه ارتباط سیاسی، عقیدتی، معنوی، فرهنگی و ... خود با سپاه سابق تصفیه شده ارومیه را نفی میکنم و آنها را منحرف و ضد روحانی و ضد ولایت میدانم و در پایان هم امضاء کرد و آن نوشته هم در پرونده پرسنلیایشان قرار گرفت و موضوع هم به آقا مهدی باکری منتقل شد و ایشان هم خوشحال شدند و پس از آن حمید آقا را در لشکر به کار گرفتند. * در یک گفتگویی عنوان شده که حمید باکری چند روز در سپاه اذیت شد و تحقیر شد تا مجوز حضور در جبهه را بگیرد. نه اصلاً چنین نبود. یک بار ایشان مراجعه کرد و این مطلب به او گفته شد و با استقبال این مطلب را نوشتند. یعنی زوری به کسی مثل حمید باکری که نمیتوان گفت که بگو موضوعی حق است که در واقع حق نیست و یا بنویس حرفی که ناحق است، حق است. یعنی این حرف که به حمید آقا موضوعی را تحمیل کردهاند، توهین به شهدا محسوب میشود. منتهی بعد از شهادت آقا مهدی و حمید آقا جریان التقاطیون به دنبال سوء استفاده از آنها می گشتند و میخواستند بگویند که در میان افرادی که در سپاه ارومیه تصفیه شدند افرادی حضور داشتند که تا ردههای بالای سپاه آمده بودند و شهید شدند. در صورتی که همان گونه که ذکر شد شهید مهدی باکری به هیچ وجه تصفیه نشده بود و شهید حمید باکری هم دو سه سال قبل از شهادتش از جریان سپاه سابق ارومیه تبری جسته بود. حتی من یادم هست که وقتی شهید محلاتی برای تصفیه به ارومیه آمدند توسط التقاطیون تهدید به ترور شدند. با اسلحه دور ماشین شهید محلاتی میچرخیدند و رژه می رفتند. منتهی از آنجا که فضای دوم خرداد و دولت اصلاحات که شکل گرفت اغلب این التقاطیها به دولت آمدند. یادم هست یکی از همین اعضای شورای فرماندهی سپاه سابق ارومیه، معاون استاندار شد که بعدا به جرم جاسوسی و ارتباط با میت یعنی سازمان جاسوسی ترکیه بازداشت و محاکمه و زندانی شد. این صحبتها بعد از معرفی شدن نام من به مجلس، به عنوان وزیر کشور، درنامهای که خانم امیرانی همسر سابق آقا حمید به مجلس نوشته بودند هم مطرح شده بود. خب بنا بود که موضوع این نامه توسط نمایندگان چپ در مجلس مطرح شود و ما هم به آن پاسخ دهیم . جوابهای ما هم جوابهای محکمی بود که به خاطر شهدا سالها سکوت کرده بودیم. چون با این کارهای ایشان، شأن شهدا پایین میآمد. ولی پیغامی از توسط همسر مکرمه آقا مهدی باکری به بعضی از نمایندگان مجلس فرستاده شد که تقریبا این گونه بود: «به فلانی بگویید خواهشاً وارد این موضوع نامه و شهیدان باکری نشود» به آن طرفیها هم چنین پیغامی داده بودند. آقای انصاری نماینده وقت زنجان و از فراکسینون دوم خردادی ها هم که مدتی استاندار آذربایجان غربی بود به من گفت که به ما همسر شهید مهدی باکری پیغام داده اند که وارد این موضوع نامه خانم امیرانی نشویم و چیزی در این رابطه طرح نکنیم، شما وارد میشوید؟ در جوابش گفتم: شما و دوستانتان از ابتدا وارد این جریان شدهاید و صحبت کردهاید. اگر شما حرفی نزنید که من پاسخی نمیدهم. به همین دلیل به نگام رای اخذ اعتماد اینجانب در صحن علنی مجلس مطلبی راجع به این موضوع مطرح نشد و من هم صحبتی نکردم. البته باید توضیح بدهم که کسی که اخیرا هم اینگونه مطالب مورد اشاره شما را منتشر کرده در دوره های گذشته برای انتخابات مجلس نامزد میشود که به دلیل داشتن اعتقادات سیاسی انحرافی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میشود. همچنین وی درجریان انتخابات ۸۸ هم حامی نامزد جریان فتنه بودند. مطلب دیگر این است بعضی مدعی شدند تا زمانی که شهیدان باکری در لشکر عاشورا حضور داشتند، سپاه منطقه پنج امکانات خیلی کمی در اختیارلشکر قرار میداد و با شهادت آن دو نفر امکانات نظامی تازه در اختیارلشکر قرار گرفت. بنده تنها فرماندهای بودم که به دلیل حمایت قوی از یگان عملیاتیمان که لشکر عاشورا باشد از طرف فرماندهی کل وقت سپاه پاسداران ـ آقای رضایی ـ تشویق شدم و ابلاغ شد به آقای شمخانی که به عنوان تشویقی مرا به همراه هیاتی از دولت به سفر خارج بفرستند. و حتی به دیگر فرماندهان مناطق سپاه کارهای منطقه پنج را مثال میزدند که ببینید محصولی در تجهیز لشکر عملیاتی وابسته به منطقه چگونه خوب عمل میکند. و به دلیل موفقیت بنده در منطقه پنج، یکسال بعد از طرف فرماندهی محترم کل سپاه به عنوان مسئول دفتر تحقیق بازرسی کل سپاه منصوب شدم. ضمنا دو سه سال بعد از رفتن بنده از منطقه پنج، شهیدان باکری با فاصله حدود یک سال از هم شهید شدند و در این مدت برادران دیگری فرمانده منطقه پنج بودند. بنابراین، این حرف که بعد از شهادت آن عزیزان امکانات تازه و زیادی به لشگر داده شد از اساس دروغ است. پس می بینید که این نوع مطالبی که مطرح می کنند صرفا کاربرد سیاسی دارد که متاسفانه بعضی از افراد غافل با طرح آنها، شان شهدا را رعایت نمیکنند. درصورتی که اصل این مباحث به تصفیه سپاه سابق ارومیه بر می گردد و آن هم توسط نماینده حضرت امام (ره) یعنی شهید والا مقام حضرت آیت الله محلاتی صورت گرفت و دست خط ایشان هم در منحرف دانستن جریان التقاطی سپاه سابق ارومیه موجود است. خداوند به همگی ما توفیق دهد که به جای طرح موضوعات دون شان شهدا، با عمل به توصیه اصلی و مشترک شهدای گرانقدر و امام الشهدا، یعنی تبعیت کامل از ولایت فقیه، موجبات خوشنودی ارواح طیبه آنها را هر چه بیشتر فراهم کنیم. |
|
↧
فرمانده انتظامی شهرستان جلفا از دستگیری سارق و زندانی فراری مشهور به جوانشیر برق آسا در این شهرستان خبر داد. فارس: کاظم دهقانی امروز گفت: این متهم که به اتهام جرائم مختلف از جمله سرقت خودرو، موتورسیکلت و احشام، شرارت و توزیع مواد مخدر به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود در حین سپری کردن محکومیت از زندان مرخصی گرفته و خود را برای ادامه محکومیت به زندان معرفی نکرده و دوباره دست به سرقت میزند. این مقام مسئول افزود: این سارق حرفهای سابقهدار که نقشه سرقت دیگری را در سر میپروراند، با هوشیاری و سرعت عمل ماموران فرماندهی انتظامی جلفا موقع خواب دستگیر میشود. دهقانی با بیان اینکه متهم دستگیر شده برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد، اظهار کرد: جوانشیر برق آسا و سایر متهمان که به خود اجازه تعدی به اموال مردم را میدهند آگاه باشند که عاقبتی جز عاقبت جوانشیر نداشته و هرگز نخواهند توانست از دست مجریان قانون فرار کنند. |
|
↧
جناب آقای مهدی پیرقلی از آذربایجان با سطح تحصیلاتی که در حد خواندن و نوشتن معرفی شده با شعار یاشاسین تراختور یاشاسین آذربایجان نیز به جمع احساس تکلیف کنندگان انتخابات ریاست جمهوری پیوست. به گزارش اهراب نیوز، پروفایلی که در سایت شان درج شده بدین شرح است:شناسه: مهدی پیرقلی زادگاه : مشکین شهر فرزند آذربایجان شاخصه سیاسی مذهبی: بندگی خدا اصالت: ایرانی مکتب: اسلام اندیشه سیاسی: عشق هدف: دولت سعادت سن: سی یا ۳۰ تحصیلات: خواندن و نوشتن در حد شهید فقید رجایی سخن: اصالت-عدالت-سعادت یاشاسین آذربایجان یاشاسین تراختور |
|
↧
↧
↧
October 19, 2012, 2:50 am
هنر برای هر کسی یک معنا دارد. برخی معتقدند «سرگرم کردن» خودش هنر بزرگی است. اگر سرگرمی را هنر بدانیم، گفتوگوی امروز ما با یک گروه هنری موفق است. گروه هنري «بابك» يكي از گروههاي مشهور و خوش ذوق هنری در آذربايجان است كه در زمينه نمايشهاي طنز، با ابتكار و خلاقيتهاي خود، خوش درخشيدهاند. «بابك نهرين» و «عليرضا رنجيپور» دو جوان آذربايجاني چند سال پيش آن را بنا نهادهاند كه موافقان و مخالفان بسياري دارند. البته که شهرت آنها این روزها فقط منحصر به خطه آذربایجان نیست و سیدیهایشان در سرتاسر ایران دست به دست ميچرخد. يكي از شاخصههاي مهم جامعه مدرن و مردمسالار، فعاليت آزاد گروههاي فكري و هنري مختلف (البته در چارچوبهاي عقيدتي مورد قبول و منطبق با هنجارهاي جامعه) و در مقابل، فعاليت جريانهاي منتقد آن گروههاي فكري و هنري است. همين كنش و واكنش است كه موجب بالندگي جامعه در ابعاد مختلف نظير هنري، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و... ميشود و آستانه تحمل و نقدپذيري را بالا ميبرد و درنتيجه «اصلاح» و ترقي حاصل ميشود. شوخیها و کنایههاي آنها در طنزهایشان دهان به دهان بین آذریزبانان ميچرخد، آنها اکثرا علیه برخی رفتارهای جوانان انتقاداتی دارند و اتفاقا توانستند اثر گذار هم باشند! فعاليتهاي هنري نظير تئاتر، نمايش و سينما، به ويژه نوع طنز و كمدي، همواره مورد نقد منتقدان سرسخت قرار ميگيرد. گروه هنري معروف به «بابك نهرين» يا همان «صمد و ممد» نيز از اين قاعده مستثني نيست. چند سال پيش دو جوان آذربايجاني، به نامهاي «بابك نهرين» و «عليرضا رنجيپور» بناي گروه طنزي را در شهر تبريز بنيان گذاشتند كه بعدها «تقيپور» نيز به اين زوج هنري افزوده شده و اين سه مثلثي را شكل دادند كه يك پاي ثابت نمايشهاي طنز و جنگهاي شاد آذربايجان شرقي، غربي و اردبيل بود. چندي نگذشت كه لوحهاي فشرده هنرنماييهاي اين گروه هم به بازار آمد و مورد اقبال جوانان و نوجوانان قرار گرفت و هنوز هم این اقبال ادامه دارد و این محبوبیت حالا دیگر فقط منحصر به ترک زبانها نیست. در ادامه گفت گوی ما را با «صمد و ممد» خواهید خواند. رنجیپور همان «ممد» محبوب آذریهاست و نهرین همان «صمد». اگرچه این روزها در سی دی فروشیها و بسیاری از سوپرمارکتها آثار آنها، بدون هیچ نامی و به صورت کپیهايي، در دسترس است، اما آنها از شرکتی ميگویند که با وجود اخذ مجوزهای لازم، برای پخش آثار آنها از ايشان پول خواسته است و این هم شاید در نوع خود طنز جالبی باشد! آقای نهرین، شما از ابتدا به كار تئاتر وارد شديد، يا قبل از آن، به عنوان مجري يا شو من، فعاليت ميكرديد؟ نهرین: کارم را از رادیو شروع کردم و بعدها هم وارد تئاتر و تلویزیون شدم. آقای رنجیپور، شما نقش مكمل آقاي نهرين هستيد، اما در بسياري از اجراها، به صورت انفرادي، ظاهر شدهايد. دليل آن چيست؟ رنجی پور: در جواب این سوال، به نظر بنده چنین ميرسد که ما در ایفای نقشها و باتوجه به نوع نمایشها، مکمل همدیگر هستیم و در کنار هم موفق عمل ميکنیم و در مورد این که در یک دوره کوتاه آنطور كه شرایط ایجاب ميكرد به صورت جداگانه فعالیت كرديم که دلیل اصلي آن درخواست همکاری و اجرای برنامه در شهرهای مختلف کشور، بود و هیچ دلیل دیگری ندارد. میخواهید تعارف کنید یا برای بهوجود نیامدن حاشیهها این حرفها را میزنید، در سالهاي گذشته، در آثار متعددی شما به تنهایی ظاهر شدید و آقای نهرین هم همینطور، در اینترنت و جامعههاي مجازی هم شایعاتی در این باره مطرح شده است! رنجیپور: نه ما از همدیگر جدا نمیشویم؛ همانطور هم که خودتان میدانید، شایعه است؛ گاهی فقط شرایط کاری ایجاب کرده که ما جدا کار کنیم. يك بار ما در تبریز اجرا داشتیم و آقای نهرین مجبور شدند اجرای سرعین را به تنهایی بروند، برای همین شایعاتی ایجاد شد. اگر مشکل جدی وجود داشت که ما اصلا بعدها هم همکاری نمیکردیم. گروه ما آنقدر انعطاف دارد که مشکلی هم، اگر باشد، حل و فصل میکنیم و باز در کنار هم میمانیم. آقای نهرین، شما کار خود را از چه سالي و چگونه آغاز كرديد؟ نهرین: از سال ۱۳۷۱ از کلاسهای بازیگری، تئاتر را زیر نظر استادانی چون دکتر احمد دامود، زنده یاد خانم پروانه مژده و زنده یاد استاد محمود قبه زرین شروع کردم. در جشنوارههاي متعدد تئاتر شرکت کردم که دوبار پیاپی در جشنواره بینالمللی تئاتر طنز اصفهان برنده تندیس جشنواره و دیپلم افتخار و بازیگر اول جشنواره شدم. در سریالها و برنامههاي تلویزیونی به ایفای نقش پرداختم و ... كار گروهي را چگونه ميبينيد؟ كار كردن با آقاي رنجيپور را ترجيح ميدهيد يا فكر ميكنيد به صورت فردي نيز موفق هستید؟ شیوه کار ما بر پایه کار گروهی است و شیوه کارگاهی در کارهای ما بهتر جواب ميدهد. کار کردن با آقای رنجی پور را ترجیح ميدهم، چون به نظرم، من و آقای رنجیپور مکمل همدیگر هستیم و کار کردن، بدون رنجیپور، هیچ لطفی برای من ندارد. آقای رنجی پور، شما چرا تك كاراكتر هستيد؛ يعني هميشه در يك نقش خاص و قالب خاص حضور داريد؟ گريم و.. هميشه يكسان است؛ خستهكننده نشده است؟ رنجی پور: اگر به کارهای قبلی ما نیم نگاهی بیندازید، میبینید که بنده قابلیت تغییر نقش را دارم، بهطوری که در برخی از نمایشها در نقش زن پوش ظاهر شدهام و باز به نظر بنده، اگر زیر نظر یک کارگردان کارکشته باشم، قابلیت اجرای هر نقشی را در خود ميبینم و به کار خود و آقای بابک نهرین ایمان دارم و باید این را در نظر بگیریم که ما در شهرستانها امکانات و شرایط پیشرفت موجود در پایتخت را نداریم. گروه شما در سالهاي گذشته چه تغييراتي كرده و در حال حاضر تركيب آن چگونه است؟ نهرین: همان ترکیب سابق است، اما با تفاوت اینکه دوست عزیزمان آقای کریم احمدپور (نقش انگه بی بویوک آقا) به رحمت خدا رفتهاند و یک تغییر اساسی و عمده که پیدا کرده بهرهمندی از كارگردانان و همکاری با ايشان در زمینه تئاتر ميباشد. واقعا؟ چرا فوت کردند؟ والا دست من نبود، دست خدا بود. این که چرا فوت کردند را من نميدانم فقط دلیلش سکته قلبی بود تا جایی که من اطلاع دارم. آقای نهرین، کمی درباره سابقه خود بگوييد، شما از كي به اين حرفه روي آورديد و پيش از آن چه كاره بوديد؟ رنجی پور: از پنجم ابتدایی که سر صف، ناظم محترم اعلام کردند که آیا کسی هست که برنامهای برای بچهها اجرا کند نميدانم چه مناسبتی بود، دستم را بالا بردم گفتم من، کلاسور کهنه خود را که زیاد اوضاع و احوال مستحکمی نداشت پارهتر کردم و بر سرم گذاشتم و جلوی صف یک تنه با گفتن دیالوگهايي، به صورت بداهه، بچهها را خنداندم. در خانه وقتی پدر عزیزم از سر کار برميگشت و ميدید کفشهای نویی را که دیروز برایمان خریده بود ما (من و برادر بزرگم) پاره کرده بودیم (این کار، کار همیشگی ما بود) وقتی پدرم ميخواست ما را تنبیه کند، من همیشه او را ميخنداندم و مانع شدت تنبیه ميشدم. دلتان به حال من و برادرم نسوزد شما به جای پدر ما بودید، از دست ما فرار ميکردید. پدر و مادر من بهترین پدر و مادر روی زمین هستند و اما در دوران راهنمایی، استادهای عزیزم جناب آقای پرتوی و آقای گنجعلیزاده، در کلاسهای پرورشی، زحمتهاي زیادی برای من کشیدند و در گروههايي كه منجر به تشکیل گروه تئاتر مدرسهای شد فعاليت ميكردم. در دوران هنرستان، با دوست عزیزم آقای علی یاوری افشرد آشنا شدم و گروهی تشکیل دادیم؛ بعد از آن در دوران دانشگاه، با آقای نهرین و آقای بهمن تقیپور و زنده یاد کریم احمدپور آشنا شدم و در گروه صمد و ممد فعالیت کردم و فعالیتم تا حال ادامه دارد. در حال حاضر دانشجوی رشته جامعهشناسی هستم، با اینکه قبلا در دانشگاه، برق صنعتی خواندهام، حال فعالیت هنری دارم. باید شما عزیزان هم زیاد انتظاری از بنده حقیر سراپا تقصیر نداشته باشید. بگذریم... شما يك شبكه خانگي غيررسمي هستيد؛ منظور اينكه توانستيد بين مردم وارد شويد و برنامهها و اجراهاي شما به طور غيررسمي در سراسر كشور به فروش ميرسند؟ چگونه اين كار را انجام داديد؟ نهرین: به نوعی ميتوان گفت که چون کارهای ما باب میل مخاطبان بوده، این امر باعث شده که کارهای ما به صورت گسترده و غیررسمی، توسط خود مخاطبان، در سراسر کشور پخش شود. رنجیپور: بنده نمیدانم به چه دلیلی آثار ما به صورت گسترده در کل کشور پخش ميشود، ولی این را ميدانم که مردم پیگیر کارهای جدیدی از گروه ما و علاقهمند و طرفدار پروپاقرص گروه ما هستند و ما خادم این مردم عزیز و بزرگوار هستیم. يك سريال از شما، با عنوان آخرين مهلت، پخش شد كه اقبال جالبي هم داشت؛ چرا چنين كارهايي را با توجه به بازخورد آن ادامه نداديد؟ نهرین: با توجه به این که بنده تهیهکننده این کار بودم و با در نظر گرفتن اینکه این کار یک کار تلویزیونی بوده و با درنظر گرفتن هزینههاي بالای توليد، چنین برنامههایی نیازمند حمایت از سوی نهادهای مرتبط ميباشد. آقای رنجیپور، شما درباره سريال «آخرين مهلت» بگوييد؟ آنچنان كه بايد در اين سريال ظاهر نشديد؟ رنجیپور: به نظر بنده در یک اثر هنری کارگردان، بهعنوان خدای کار، اطلاق ميشود و در این کار ایشان ما را چنین خلق کردند. شما را چه بايد صدا كرد؛ هنرمند، شومن يا بازيگر؟ چرا؟ نهرین: هرچه ميخواهد دل تنگت بگو. من ترجیح ميدهم مرا همان بابک نهرین صدا کنید. رنجی پور: من بندهای هستم از بندگان خدا. آرزویم این است که روزی هنرمند شوم و در رشته بازیگری فعالیت کنم. مردم چطور به شما نگاه ميكنند و برخورد آنها با شما چيست؟ رنجیپور: من خاک پای این مردم عزیز هستم، دست بوس یکایک این مردم هستم، به لطف خدا، هر چه داریم از محبت و الطاف این مردم عزیز داریم. آقای رنجیپور، شما چرا آنقدر متواضعانه جوابهاي ما را ميدهید، البته شکسته نفسی شما قابل تقدیر است ـ که ای کاش برخی از مدعیان هم مثل شما بودند ـ اما توجه داشته باشید که نقش شما از نظر هنرمندان دیگر هرچه باشد، مقبوليتي دارد که مثال زدنی است، واقعا بگویید چرا؟ انتظار ندارید که باور کنم خودتان نمیدانید؟ رنجیپور: محبوبیت لطف خداست، من ولی نمیدانم از کجا به وجود آمده است. ما تلاش کردیم، خدا هم خواست. مردم هم لطف دارند. امیدوارم اگر کاستیای هم داریم، به بزرگواری خودشان ببخشند. ما خاک پای مردمیم. خوشحالیم که توانستهایم خوشحالشان کنیم. تاكنون كاري براي انتشار رسمي، تحت عنوان شركتي خاص، براي كارهايتان انجام دادهايد؟ مثل كاري كه براي سريال طنز ساخت ايران انجام شد؟ موانع اين كار چيست؟ نهرین: متاسفانه، بهرغم تلاشهاي ما براي گرفتن مجوز پخش و هزینههايي که برای آماده کردن پکیجهاي نمایشی كردهايم، کارهای ما توسط دستهاي پنهان به صورت غیررسمی به دست علاقهمندان رسیده است. ما از ارشاد مجوز گرفتیم. آن شرکت گفت که باید پولی هم بدهیم برای این که منتشر شود و هیچ دستمزدی هم به ما داده نميشود. رنجیپور: یک بار خواستیم کار خودمان را به صورت حرفهای و تلهتئاتر ضبط کنیم و از طریق یکی از رسانههاي خانگی به صورت اصولی و رسمی با کیفیت مطلوب از بابت محتوا، صدا و تصویر و دکور و کارگردانی و... ارائه دهیم، ولی از طرف یکی از همین شرکتها که نميخواهم اسمش را بیان کنم از ما چنین حمایتی شد که فرمودند با رعایت تمامی اصول مرتبط و اخذ مجوزها و تايیدهاي لازم جهت پخش در رسانه خانگی، مبلغ هنگفتی را برای پخش از گروه ما درخواست کرد و درآمد کل فروش از این اثر را به خود اختصاص ميداد که این مطالب بنا به گفته یکی از دوستان عزیزم که برای هماهنگی جهت عقد قرارداد رسمی با این شرکت وارد مذاکره شده بود و نتیجهای از این کار نگرفتند و این یکی از دلایلی است که آثار ما به صورت رسمی در دست مخاطبان عزیز نميباشد. کدام دستهاي پنهان؟ برای مخاطبان ما بيشتر توضیح دهید، چرا با یکی از شرکتهاي پخش آثار سینمایی برای فروش و توزیع سی دی هایتان ارتباط برقرار نميکنید؟ مردم و مخاطبانی که برای دیدن آثار شما، حاضرند هزاران تومان هزینه پرداخت کنند آیا مشتریان و مخاطبان بالقوهای به شمار نميروند؟ در گرفتن مجوز پخش و توزیع مشکل دارید، یا صرفا مشکل شما بازار سیاه و سارقان آثار هنری ست؟ نهرین: از ارگانش نامی نميبرم، اما ما آرشیومان را برای دریافت مجوز به یکی از شرکتها بردیم و از آن به بعد کارها بهطور غيررسمي منتشر شد. برای آثار هنری، همیشه، سارق وجود دارد و این امر به فعالیت همه هنرمندان ضربه میزند. یک بار هم کار را براي كسب مجوز ارائه دادیم و از همان جا انگار سرقت شروع شد. اتفاقا مردم قدر زحمت را ميدانند و کارها را بهطور غیررسمی کپی نميکنند. به نظرم این سرقت، کار سی دی فروشهاست. واقعا بر سر این مسائل اذیت شدیم. امیدوارم تدبیری برای این گونه مسائل اندیشیده شود. |
|
↧
↧