(۱۳۱۶ تا ۱۳۴۶ ) يک کارگاه کوچک خاطرات کودکى من در يک کارگاه کوچک قندريزى در يکى از خيابانهاى قديمى شهر تبريز شکل گرفته است. پدر من در آن کارگاه، شکر سفيد را به قند قالب گيرى شده تبديل مى کرد و من هيچگاه پيشبينى نمى کردم که اين کارگاه کوچک به يکى از بزرگترين واحدهاى توليد مواد غذايى خاورميانه تبديل خواهد شد. محصول بعدى اين کارگاه، يک نوع شيرينی سنتی به نام شکر پنير بود که طرفداران زيادی در مناطق شمال و شمال غرب ايران داشته و دارد. محصولات ما به سرعت در بازار شناخته شدند و ما به توليد محصولات جديدتر علاقمند شديم. (۱۳۴۶ تا ۱۳۵۳ ) اولين گام هاى صنعتى شدن در اين سال، ما کارگاه بزرگى را در جاده ائل گلى تبريز خريدارى کرديم و اولين خط اتوماتيک توليد آبنبات و تافى را داير کرديم. از سال ۱۳۵۱ توسعه چشمگير اين کارگاه آغاز شده و در مدت کوتاهى، تعداد خطوط توليد به چند برابر افزايش يافتند. اکنون ما اين امکان را داشتيم که فروشگاهى را هم در يکى از خيابان هاى تبريز داير کرده و محصولات خود را به فروش برسانيم. (۱۳۵۳ تا ۱۳۶۲ ( تولد گروه صنعتى نجاتى (آناتا) بدنبال استقبال مردم تبريز و شهرهاى مختلف ايران، ما مصمم شديم که يک کارخانه بزرگ براى توليد انواع شيرينى و شکلات تأسيس کنيم. من گروه صنعتى نجاتى را به ثبت رساندم و محل فعلى کارخانه را خريداري کردم. به فاصله يک سال، خط توليد مکانيزه بيسکويت و خط توليد مکانيزه ويفر در اين محل نصب و راه اندازى شدند و اولين گروه از توليدات بيسکويت و ويفر با مارک آناتا به بازار عرضه شدند. در آن زمان، هم کارگاه قندريزى، هم کارگاه آبنبات، تافى و هم کارخانه بيسکويت و ويفر در حال فعاليّت بودند. استقبال بي سابقه بازار از مارک آناتا باعث شد که در مدت کوتاهى، شعبه هاى فروش شرکت نيز افتتاح شده و تنها سه سال پس از آغاز توليد مکانيزه بيسکويت و ويفر، صادرات آناتا به کشورهاى همجوار نيز آغازشد. )۱۳۶۲ تا ۱۳۶۸ ) تمرکز همگام با توسعه براى توسعه آناتا، ما نيازمند تمرکز بوديم. به اين دليل کارگاه قندريزى از مجموعه گروه صنعتى نجاتى جدا شد و ماشين آلات آبنبات و تافى از کارگاه ائل گلى به محل کارخانه منتقل شدند. در همين سال خط توليد شکلات نيز خريدارى و نصب شد. در اين دوره، گروه صنعتى نجاتى همچنان به توليد انواع بيسکويت، آبنبات و تافى ادامه مي داد اما بخاطر جنگ ايران و عراق توسعه چشمگيري انجام نگرفت. )۱۳۶۸ تا ۱۳۷۹ ) توسعه چشمگير در اين سال همزمان با اتمام جنگ، فرزندانم محمدرضا و محمد جواد نيز که در طول دوران کودکى و تحصيل، در کنار من با مسائل توليد و اداره اين مجموعه آشنا شده بودند رسماً به گروه صنعتى نجاتى پيوستند و انقلابى در توسعة آناتا بوقوع پيوست. ما توانستيم در همان سال خطوط توليد کاملاً مکانيزه براى توليد انواع تافى ساده و مغزدار، بيسکويت ساده و کرمدار، ويفر ساده و شکلاتى و انواع آبنبات در بستهبندىهاى بسيار متنوع را راهاندازى کنيم و بلافاصله پس از آن، محصولات خود را به اروپاى شرقى، آسياى ميانه و کشورهاى تازه استقلال يافته صادر کنيم. از آن مدت تاکنون، هر ساله حداقل يک خط توليد به مجموعه امکانات و حداقل يک محصول به مجموعه محصولات شرکت اضافه مي شود. در حال حاضر، ما همچنان به صورت خانوادگى، مجموعه بزرگ آناتا را اداره می کنيم و به افقهاى بسيارروشنى چشم دوختهايم.