به گزارش اهراب نیوز به نقل از ایسنا، در میان همه مشکلات و عیب و ایرادهای فوتبال امروز ایران شاید کمتر به معضلی به نام "بازیکن سالاری" توجه شود. این مساله بر خلاف سایر ایرادها مخفی است و خیلی کم به چشم میآید. در معدود مواردی که با این ناهنجاری روبرو هستیم اگر برخورد درست و به هنگام صورت نگیرد دامنهاش آنقدر گسترده میشود که میتواند تمام فضای فوتبال را اشغال کند و کاری کند که رابطهها مجال نفس کشیدن به قانون و مصلحت ندهند.چندی پیش بازیکن عراقی یک تیم لیگ برتری طبق عادت رفتار نادرستی از خود بروز داد و با بد اخلاقی با داور بازی رو در رو شد. فدراسیون فوتبال او را محروم کرد، ولی به دلیل تلاشهای باشگاه و سستی فدراسیون این محرومیت مدت کوتاهی متوقف شد. هر چند بار دیگر و پس از جنجال رسانهای توقف محرومیت او، فدراسیون باز هم محرومیت را شامل حالش کرد اما در این میان اتفاقاتی رخ داد و حرفهایی زده شد که نگران کننده به نظر میرسد.در بخش اول نگفتیم که آن بازیکن عراقی، کرار جاسم، بازیکن استقلال است چون هدف تنها پرداختن به موضوع این بازیکن تندخو نیست، بلکه تمام موارد مشابه پنهان و آشکار از این دست باید مورد بررسی قرار گیرند.بار اولی که کرار به استقلال آمده بود، به دلیل مشاجره با مجتبی جباری و هواداری باشگاه و کادرفنی از شماره هشت ایرانی خود، مجبور شد از ایران برود و حالا که بازگشته خودش به نماد بازیکن سالاری تبدیل شده است. البته او در تراکتورسازی هم رفتارهای مشابهی از خود بروز داده بود.به راستی چرا یک تیم یا مجموعه باشگاه باید به خاطر یک بازیکن با عالم و ... آدم بجنگند؟ مگر یک بازیکن چقدر در موفقیت یک تیم موثر است؟ اگر چنین است که یک تیم با رفتن یک بازیکن از تک و تا بیفتد و نتواند سربلند کند، همان بهتر که برود تا بلکه تیم مذکور به فکر سازندگی بیفتد.زمانی که کرار از سوی فدراسیون فوتبال بخشیده شد، رسانهها واکنش منفی و گستردهای نشان دادند ولی در عوض برخی مسوولان باشگاه استقلال به جای پذیرفتن حقیقت، رسانهها را به بدرفتاری با این باشگاه متهم کردند. همان زمان معاون حقوقی این باشگاه اظهار کرد که وظیفه دارد از "حق باشگاه استقلال دفاع کند".در این که معاون حقوقی باشگاه چنین وظیفهای دارد شکی نیست اما آیا جانبداری از یک بازیکن با چنین سابقهای و تهدید رسانههایی که دلسوزانه قصد اصلاح امور را دارند هم نوعی دفاع از حق باشگاه است؟ آیا متهم کردن رسانهها با ادبیاتی خاص و با استفاده از کلماتی همچون "قلم به دست" که اخیرا به دایره واژگانی برخی مسوولان باشگاه استقلال هم اضافه شده، تنها و تنها به خاطر انتقاد از توقف حکم کرار نتیجهاش همین رفتار تازه کرار نیست؟ آیا منافع باشگاه با مصالح فوتبال ایران در تضاد است؟ اکنون که کرار ارکان فوتبال ایران را با گفتن کلمه "مسخره" به تمسخر کشیده و باشگاه استقلال را به کم کاری متهم کرده، بخش حقوقی باشگاه چگونه میخواهد آن طور که خودش گفته "از حق استقلال دفاع کند"؟کرار جاسم عراقی که پس از دفاعهای همه جانبه استقلالیها کمکم باورش شده خطایی مرتکب نشده، ساختارهای فوتبال ایران را زیر سوال برده و حتی گفته که استقلال در حق او کم کاری کرده است. این حرفها را بگذارید کنار غیبتهای پی در پی کرار تا متوجه عمق موضوع شوید.مجتبی محرمی گفته اگر قلعهنویی همان آدم سابق باشد با کرار برخورد میکند و همه امیدوارند که قلعهنویی این بار هم چنین رفتاری از خود نشان دهد و با این بازیکن به گونهای رفتار کند که از او سراغ داشتهایم.بازیکن سالاری، کمترین ضرری که دارد، بی انگیزه کردن سایر بازیکنان است. همین مساله به ظاهر کوچک و نادیدنی به مروز زمان تیم را تحلیل میبرد و زمینه ناکامیاش را فراهم میکند.فوتبال یک ورزش گروهی است. پرداختن پیش از حد به یک بازیکن، ساختار و سازمان فوتبال را به هم میریزد. فوتبال ملی هم از این مساله ضرر میکند. بازیکن سالاری باعث میشود که تیمها کمتر به دنبال سازندگی باشند و تمام هدفشان جذب بازیکنان اسم و رسم دار باشد. از طرفی چون تمام تمرکز باشگاه روی خرید بازیکن بوده و سازندگی صورت نگرفته، جایگزینی هم ندارند که در صورت نیاز جای بازیکن نامدار را با آن پر کنند و در نتیجه مجبور میشوند که بیشتر به او بها بدهند و به بازیکن سالاری دامن بزنند.