اهراب نیوز:بسیاری از رسانه های گروهی استان و حتی محافل ورزشی کشور، تیم محبوب تراکتورسازی را برنده اصلی ماراتن جذب بازیکن و عقد قرارداد با ستاره های فوتبالی معرفی کرده اند که البته جای خوشحالی دارد. جذب بازیکن باتجربه ای مانند آندرانیک تیموریان، که «شاه ماهی» فوتبال لقب گرفت و نیز بایرامی جوان برای تقویت خط حمله، عیسی اندوی سنگالی ، رادامز رودیگو داسیلوا ، مهدی قریشی، و نیز سینا عشوری، علی حمودی و شجاع خلیل زاده سه بازیکن سرباز، خرید های تراکتورسازی هستند که تقریبا همه آنها و انتقال آنها به تراکتور مورد ستایش قرار گرفته است. اما باهمه اینها نباید از برخی نقاط ضعف تراکتور چشم پوشید. تراکتور در تقویت خط دفاعی خود یعنی پاشنه آشیل خویش ضعیف ظاهر شد. همان نقطه ای که در چند بازی آخر نیم فصل به شدت از آن ناحیه ضربه خورد. شاید این نوشتار حقیر که چندان سررشته ای از تخصص فوتبال و جزئیات باشگاه تراکتورسازی ندارد برای برخی از دوستان و هوارداران وفادار تراکتور و نیز همکاران رسانه ای خوش نیاید اما فارغ از همه این اسامی و نامها و عملکردشان، نباید از واقعیت های موجود غفلت کرد. اینکه چند بازیکن نامدار و معروف در یک تیم بازی کنند در فوتبال مدرن امروزی چندان مهم نیست. دیده اید که بسیاری از تیم های مطرح فوتبال دنیا، از داشتن ستاره های معروف محروم هستند اما عملکرد آنها وکار تیمی شان و پیاده سازی تاکتیک مناسب و منعطف، عامل موفقیت آنها بوده و چه بسا پشت بسیاری از ابرقدرت های فوتبالی را به خاک مالیده اند. در دنیای امروزی دیگر تک ستاره ها حرف اول را نمی زنند. دوران تک روی و موفقیت مارادونا دارد به خاطره ها می پیوندد . اکنون کار جمعی و تیمی، مدیریت شایسته یک تیم و باشگاه، انتخاب تاکتیک مناسب و تاکتیک پذیری بازیکنان و پیاده کردن کامل خواسته های یک سرمربی توانمند در زمین است که حرف آخر را می زند. موضوعاتی که متاسفانه اگر واقع بینانه نگاه کنیم می بینیم که تراکتور در این رابطه ضعف های ساختاری و شکاف عمیی دارد. چندماهی است که هنوز مدیریت عالی باشگاه در بلاتکلیفی به سر می برد. از این «میز اول» بگیرید تا رده های پائین تر مانند موضوع بازیکنان سرباز و برخی از بازیکنان یاغی و خط دفاعی متزلزل. تراکتور با ضعف های عمده روبروست. قصد تخریب و تضعیف در میان نیست اما نمی توان در ادامه ماراتن نفس گیر لیگ برتر، فرصتها را به خاطر خوش بینی ها و باد نخوت ها از دست داده و بر نقاط ضعف موجود چشم بپوشیم. رسانه های فعال در این حوزه و حتی رسانه های پایتخت نیز با پرداختن افراطی به موضوع نقل و انتقالات و بزرگنمایی آن، متاسفانه از نظر روانی، تاثیر منفی در اذهان می گذارند. چرا که توقعات هواداران و مردم ورزش دوست آذربایجان به صورت تصاعدی در حال افزایش است که بنده این موضوع را نه یک فرصت که یک تهدید می دانم. در هر محفل ورزشی و غیرورزشی و حتی خانوادگی صحبت از خریدهای طلایی تراکتور است و در نهایت اینکه همه متفق القول به خود وعده صددرصدی داده اند که تراکتور امسال قهرمان می شود! یعنی اینکه باید قهرمان بشود! این بار روانی هرچند می تواند یک انرژی مثبت و اعتماد به نفس به مدیریت باشگاه و بازیکنان بدهد اما در ادامه می تواند بصورت خطرناک ظاهر شده و یک آسیب روانی را به تیم و روحیه اجتماعی جامعه آذربایجان وارد نماید. هر چند امید داشتن و با اعتمادبه نفس حرکت کردن در یک مسیر ، از ضروریات است اما باد کردن زییاد بادکنک توقعات، می تواند آسیب های جدی به استراتژی حرکت جمعی و نشاط عمومی وارد نماید. هم مدیریت باشگاه و رسانه ی زیر مجموعه آن و هم همکاران رسانه ای باید با واقع بینی و رعایت انصاف و تعادل در انعکاس اخبار، افکار عمومی را در برابر یک وعده بزرگ قرار ندهند. بگذاریم قضیه مدیریت باشگاه و هدایت تیم و حضور و فعالیت بازیکنان، روال عادی و طبیعی خود را سیر کند و به جای پرداختن صرف به نقاط قوتی که هنوز در « امتیاز» بودن آنها تردید وجود دارد! با دید روشن و واقع بینانه، درکنار تراکتور محبوب بمانیم. ما نیز دوست داریم که تراکتور سازی نه تنها این فصل بلکه در همه فصل های آینده و در بازیهای آسیایی برنده میدان ورزش باشد اما بد نیست همان ضرب المثل قدیمی را هم گاه گداری به ذهن بسپاریم که : جوجه را آخر پائیز می شمارند! بعد از پایان فصل باید ارزیابی دقیقی صورت گیرد که آیا این همه خرید های گران قیمت و این همه تبلیغات رسانه ای باشگاه، و این همه پوشش خبری چه نتیجه ای داده است؟منبع: آذر قلم