Quantcast
Channel: پایگاه خبری اهراب نیوز - پربيننده ترين عناوين :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 4282

...ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم/ ۵ سال بدون او گذشت

$
0
0
 هشتم آبان یادآور صبحی تلخ در تقویم تاریخ معاصر است؛ روزی که خبر درگذشت یکی از خلاق ترین و با اخلاق ترین شاعران زمانه ما با پیامی کوتاه «صبحانه؛ اشک...» دست به دست شد و شاعر واژه های باران خورده و غزل های داغدار از میان ما رفت.خبرآنلاین: قیصر امین‌پور دوم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۳۸ در گتوند خوزستان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زداگاهش گذراند و دوره‌ راهنمایی و دبیرستان را در شهر دزفول سپری کرد. در سال ۱۳۵۷ در رشته‌ دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد؛ ‌اما یک سال بعد، از این رشته انصراف داد و به دانشکده‌ علوم اجتماعی همین دانشگاه رفت. در همان سال با همکاری گروهی در شکل‌گیری حلقه‌ هنر و اندیشه‌ اسلامی همکاری داشت؛ گروهی که بنیان‌گذاران جوان حوزه‌ هنری نام گرفتند. البته هشت سال بعد یعنی در سال ۶۶، به‌همراه بسیاری از هم‌دوره‌یی‌هایش، از حوزه‌ هنری خارج شد. از دیگر نهادهایی که قیصر امین‌پور در شکل‌گیری آن‌ها نقش داشته است، به تشکیل دفتر شعر جوان در سال ۶۸ می‌توان اشاره کرد. او در سال ۶۳ مجددا رشته‌ تحصیلی خود را تغییر داد و در رشته‌ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد؛ تا این‌که در سال ۶۹ تحصیل در دوره‌ دکترای این رشته را آغاز کرد و دفاع از رساله‌ پایان‌نامه‌اش با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و همکاری دکتر اسماعیل حاکمی و دکتر تقی پورنامداریان با عنوان «سنت‌ و نوآوری در شعر معاصر» در سال ۷۶ انجام شد. قیصر امین‌پور که تجربه‌ تدریس در مقطع راهنمایی را در فاصله‌ سال‌های ۶۰ تا ۶۲ در کارنامه‌ خود داشت، از سال ۶۷ نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا (س) پرداخت. اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال ۷۰ برمی‌گردد. همچنین از فعالیت‌های مطبوعاتی امین‌پور، به دبیری شعر هفته‌نامه‌ «سروش» در فاصله‌ سال‌های ۶۰ تا ۷۱ و سردبیری ماهنامه‌ ادبی - هنری «سروش نوجوان» می‌توان اشاره کرد. او عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز بود. قیصر امین‌پور هشتم آبان‌ماه سال ۱۳۸۶ درگذشت و در زادگاهش گتوند به خاک سپرده شد. یکی از غزل‌های این شاعر محجوب و دوست داشتنی را در ادامه می خوانید: سرا پا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک‌خورده‌ایم اگر داغ دل بود ما دیده‌ایم اگر خون دل بود ما خورده‌ایم اگر دل دلیل است آورده‌ایم اگر داغ شرط است ما برده‌ایم اگر دشنه‌ی دشمنان، گردنیم اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم گواهی بخواهید: اینک گواه همین زخم‌هایی که نشمرده‌ایم دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده‌ایم  زنده یاد قیصر امین پور، مجموعه های زیادی منتشر نکرد و شاید ۶ کتاب او بعلاوه چند مجموعه شعر نوجوان تنها سهم کوچکی از اشعار ماندگار او باشد اما سه اثر «دستور زبان عشق»، «گل ها همه آفتابگردانند» و «گزینه اشعار» او را انتشارات مروارید منتشر و بارها تجدید چاپ کرده است. آثار او چه در زمان حیات و چه پس از درگذشت او، طرفداران بسیاری در میان نسل جوان و البته علاقمندان ادبیات و شعر و شاعری داشته و دارد. دو قطعه دیگر از اشعار او را در ادامه می خوانید: دست عشق از دامن دل دور باد! می‌توان آیا به دل دستور داد؟ می‌توان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود: ایست! باد را فرمود: باید ایستاد؟ آنکه دستور زبان عشق را بی‌گزاره در نهاد ما نهاد خوب می‌دانست تیغ تیز را در کف مستی نمی‌بایست داد *** دردهای من جامه نیستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند تا به رشته ی سخن درآورم نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم دردهای من نگفتنی دردهای من نهفتنی است دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است مردمی که چین پوستینشان مردمی که رنگ روی آستینشان مردمی که نامهایشان جلد کهنه ی شناسنامه هایشان درد می کند من ولی تمام استخوان بودنم لحظه های ساده ی سرودنم درد می کند انحنای روح من شانه های خسته ی غرور من تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است کتف گریه های بی بهانه ام بازوان حس شاعرانه ام زخم خورده است دردهای پوستی کجا؟ درد دوستی کجا؟ این سماجت عجیب پافشاری شگفت دردهاست دردهای آشنا دردهای بومی غریب دردهای خانگی دردهای کهنه ی لجوج اولین قلم حرف حرف درد را در دلم نوشته است دست سرنوشت خون درد را با گلم سرشته است پس چگونه سرنوشت ناگزیر خویش را رها کنم؟ درد رنگ و بوی غنچه ی دل است پس چگونه من رنگ و بوی غنچه را ز برگهای تو به توی آن جدا کنم؟ دفتر مرا دست درد می زند ورق شعر تازه ی مرا درد گفته است درد هم شنفته است پس در این میانه من از چه حرف می زنم؟ درد، حرف نیست درد، نام دیگر من است من چگونه خویش را صدا کنم؟ *** به گزارش خبرآنلاین، انتشارات مروارید همچنین «قیصر امین پور در این کتاب قایم شده»، مجموعه نوشته هایی از یعقوب حیدری را روانه بازار نشر کرده است. حیدری در این کتاب به گوشه هایی از زندگی این شاعر از نگاه خودش و گروهی از نویسندگان و دوستان و همکاران وی پرداخته است. وی که در این نوشته ها لحن و بیانی خاص را برگزیده، سعی داشته تا ظریف ترین نقطه نظرهای امین پور را در مواجهه با عادی ترین موضوعات اجتماعی و انسانی بیان کند. در این کتاب همچنین روابط این شاعر با هم نسلانش و دیدگاه های آنها درباره وی و نیز توجه و دلبستگی او به مشاهیر، به گونه ای خاص از زبان حیدری توصیف شده است. حیدری درباره این کتاب توضیح داد: در چند سال اخیر قیصر پیرو آدم هایی بود که طرز فکرشان در تفکر و تحول فکری او تاثیرگذار بود. از سوی دیگر قیصر درباره برخی دیگر هم نظراتی داشت و از آنان خیلی راضی نبود. آراء قیصر درباره اطرافیانش در اشعارش منعکس است. او ذهنی روشنفکر و روشنگر داشت و در این کتاب نیز سعی کردم او را متفاوت تر از آنچه درباره اش گفته شده نشان دهم و در واقع خود واقعی او را نیز به نوعی افشا کنم؛ چرا که او شاعری پایبند به فکر و پیمان خود در کار بود...«قیصر امین پور در این کتاب قایم شده» اثری است هم برای آنهایی که قیصر و شعرش را می شناسند و هم کسانی که فقط نام او را شنیده اند و تا به حال فرصت نداشته اند به سراغ آثارش بروند.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 4282

Trending Articles