اهراب نیوز:سرزمين كهن آذربايجان تاريخ پرماجرا و سرگذشت پر پيچ و خمي دارد. اين سرزمين از يك طرف به خاطر آب و هوا و شرايط اقليمي مناسب و از طرف ديگر به خاطر منابع سرشاري كه داشته همواره مورد توجه اقوام مختلف بوده است.ما در اين مختصر قصد بحث از تاريخ آذربايجان را نداريم كه آن بحث مفصلي است و در اين مختصر نمي گنجد. صحبت ما روي واژه «آذربايجان» است و اينكه چه معانيي از اين واژه استنباط مي شود و چه مفاهيمي براي آن در نظر گرفته شده است. در اين خصوص به نظراتي چند اشاره اي گذرا خواهيم داشت:۱ - آنچه در بيشتر منابع فارسي مورد استنباط قرار مي گيرد اين است كه اين سرزمين نام خود را از آتروپات گرفته است. آتروپات را عده اي يك قهرمان ملي مي شناسند كه در مقابل حملات اسكندر مقاومت كرده و گروهي ديگر او را يكي از سرداران اسكندر ميشناسند كه بعد از او در اين سرزمين حكومت كرده است و چون رابطه نزديكي با مردم داشته، مردم جهت قدرداني از او سرزمين خود را به نام او مزيّن كرده اند (نام قبلي آن ماديا-مديا بوده است) طبق اين نظريه به نام آتروپات پسوند مكاني «كان» اضافه شده و نام آتروپاتكان حاصل آمده است و آتروپاتكان در اثر كاربرد زياد تغيير شكل داده و بالاخره به شكل آذربايجان در آمده است: آتروپات+كان=آتروپاتگان=آتروپايگان=آذربايگان (بعد از زرتشت)= آذربايجان(بعد از اسلام).۲ - گروه ديگري نام اين سرزمين را مركب از دو واژه «آتور» به معني آتش و «پات» به معني نگهبان با پسوند مكاني «گان» دانستهاند و اظهار داشتهاند كه اين سرزمين مهد زرتشت بوده و همولايتيهاي زرتشت همواره نگهبان و پاسدار آتش مقدس بودهاند.آتور+پات+گان = آتورپاتگان = آتورپايگان = آذرپايگان = آذربايجان.۳ - عده اي هم نام اين سرزمين را آذرآبادگان دانسته اند و گويا تنها مستمسك آنها شاهنامه فردوسي است كه در چند مورد به جاي آذربايجان، آذرآبادگان آورده است و اين بيشتر به دليل وزن شعري شاهنامه است (فعولن فعولن فعولن فعول) كه واژه آذربايجان در اين وزن نميگنجد و ناچار يا بايد «آذربجان» گفته شود كه معني ديگري از آن استنباط ميشود و يا اينكه واژه مشابه ديگري جايگزين آن گردد كه فردوسي دومي را برگزيده و همه جا آذرآبادگان آورده است.۴ - چندي پيش يكي از دوستان نظريه اي را برايم تشريح كرد كه كاملاً تازگي داشت. طبق اين نظريه در زمانهاي كهن دو قوم به نامهاي «آذر» و «بيجان» بودهاند و همواره با هم در اختلاف و جنگ و نزاع به سر ميبردند. البته ايشان اسنادي را هم از فولكلور مردم اين سرزمين ارائه ميكردند كه مثلاً در داستانها و افسانه هاي آذربايجان به شخصيتي به نام »بگ بيجان« برخورد ميكنيم و اين شخصيت بيگ و بزرگ قوم «بيجان» بوده است و قس عليهذا...تا اينكه در يك مرحله تاريخي اين دو قوم با هم مصالحه ميكنند و اختلافات را كنار ميگذارند و جهت اجتناب و جلوگيري از اختلافات بعدي نام سرزمين خود را به نام هر دو قوم مينامند.آذر+بيجان = آذربيجان = آذربايجان.۵ - در يك منبع ارمني مشاهده كردم كه نام اصلي آذربايجان را به زعم خود (آنتروپاتگان) آورده و آن را اينگونه تجزيه كرده بود (آنترو+پاتگان) "آنترو" گويا همان "اندر" و "پاتگان" همان پادگان امروزي است كه البته نظري بسيار سست است كه قابل بحث نيست.۶ - در برخي منابع (آذربادين) نيز آمده است كه در سستي همانند مورد قبلي است.۷ - و اما آذربايجان در منابع تركي ماجراي ديگري دارد. طبق يكي از اين نظريات واژه آذربايجان از چهار جزء تشكيل يافته است:آس+ار+باي+گان = آسربايگان = آذربايگان = آذربايجان.طبق اين نظريه: «آس» نام يك قوم است كه در دو سوي رود ارس زندگي ميكردند، به طوري كه الان هم در منطقه قره داغ در آذربايجان شرقي روستايي به نام «آس» باقي مانده است. اين نظريه پردازان شخصيت «اصلي» را در داستان مشهور آذري «اصلي-كرم» «آسلي» دانسته او را منسوب به «آس» ميدانند. «ار» به معني جوانمرد، شجاع و بي باك ميباشد و تركيب «آس» و «ار» به معني شجاع قوم آس يا قهرمان آس خواهد بود. اين دو كلمه به همين معني به دو صورت با هم تركيب شده اند:آس + ار = آسر = آذر (جزء اول نام آذربايجان)ار + آس = آراس = ارس (رودخانه ارس)همين گروه قوم «اصحاب الرس» را كه در قرآن مجيد آمده اصحاب ارس دانسته، آن را به قوم آس نسبت دادهاند. بعدها قوم آس در منطقه وسيعي پراكنده ميشود و بالاخره قاره آسيا نيز نام خود را از نام همين قوم اخذ ميكند. «باي» تلفظ اصلي كلمه بيگ در تركي است به معني بزرگ و آقا و خان و نهايتاً «گان» پسوند مكان است كه در كلمات ديگري هم مانند گوگان و توفارقان مشاهده ميشود و تلفظ قديمي (كند) ميباشد. كند امروزه به معني روستا و در جاهايي به معني شهر آمده است و به هر حال به معني محل آباد و مسكوني است. (كن) نام يكي از روستاهاي تهران است و همين كلمه است كه به صورت (كان - گان - قان - جان) در پايان نام آباديها مشاهده ميشود و معني نهايي واژه آس + ار + باي + گان، سرزمين قهرمان بزرگ آس خواهد بود.آذربايجان با نامهاي ديگري هم خوانده شده است مانند: آذرستان، و به عنوان مثال شيخ محمد خياباني همواره به جاي آذربايجان، آزاديستان به كار ميبرده است و البته نظريات ديگري هم در مورد واژه آذربايجان مطرح است و شايد نظريات جديدتري نيز مطرح شود ولي ما بحث را بيش از اين بسط نمي دهيم و به همين مقدار بسنده مي كنيم و قبول يا رد هر كدام از نظريات را به خوانندكان گرامي وا مي گذاريم.بهرام اسدی- نویسنده و پژوهشگر ادبیات