مسئولیت فرهنگی حکومت ها و تربیت اعتقادی و اخلاقی افراد جامعه، در فلسفه سیاسی جایگاه ویژه ای دارد. هر حکومتی براساس هژموني و مانيفيست خود در ابعاد نظري و عملی تلاش می کند،جامعه را به سوی آرمان ها و اهداف موردنظر خود سوق دهد. فارابی معتقد است که ایجاد فضیلت در وجود انسان، ترویج افعال و سنن فاضله بصورت مشترک در شهرها و میان امتها جزو وظایف حکومت ها است . (فارابي، سياست مدينه، ۱۳۷۹ )خواجه نصیرالدین طوسی نیز از سعادت بدنی و مدنی شهروندان به عنوان هدف ابزاری و میانه و از تکمیل خُلق و وصول همه شهروندان به کمال، به عنوان هدف نهایی و غایی مدیریت سیاسی الهی یاد نموده است. (رمضان خردمردی، ۱۳۸۴،مدیریت سیاسی از دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی) افلاطون فرمان راندن (فرمانروایی) را همان تربيت كردن و پروراندن فضايل به وديعت گذاشته شده در نهاد انسان می داند. و ارسطو نيز مهمترين وظيفه دولت را اصلاح عيوب اخلاقي شهروندان و تلقين فضايل نفساني به آنها ذکر می کند. (عنايت، فلسفه سياسي در غرب،۱۳۶۴) متفكرانی نظیر:جان استوارت ميل، جان لاك، كارل پوپر، بر اين باورند كه دخالت حكومتها در تمايلات و گرايش هاي انسانها در تضاد آشكار با مباني حكومتهاي ليبرال دموكراسي و سكولاريسم است و در مقابل، متفكرانی مانند "گلن تيندر، " ولفگانگ برزينكا " معتقد هستند به دلیل دشواری كشف حقيقت حتي براي بزرگترين انديشمندان، باید دولت و جامعه، افراد را در تصميم گيري نسبت به اعتقاداتشان كمك كنند، در غیر این صورت، نتيجه آن براي بيشتر مردم نوميدي خواهد بود. آنان از موافقان اصلي دخالت دولتها در تربيت و هدايت اخلاقي جامعه با استفاده از عنصردين و از مخالفان بي طرفي حكومت هستند. (گلن تيندر،۱۳۷۴،تفكر سياسي) بر اساس آموزه های الهی، اصلي ترين وظيفه حكومت اسلامي كه از سوي خدا به عنوان متعالي ترين نوع حكومت توسط پیامبران به انسانها عرضه گشته است، رشد دادن او بسوي شناخت خداوند و بندگي است. یکی از برجسته ترین حکومت های دینی، بعد از رسول الله (ص) حکومت ۵ ساله امیر المومنین علی (ع) می باشد که جزئیات آن بطور مفصل توسط مورخین اسلامی و غیر اسلامی ثبت و ضبط شده است. در منظومه فکری امام علی ع دولت اسلامی در مسایل فرهنگی نمی تواند دولت بی طرفی باشد. ایشان در همان ابتدای عهد نامه مالک اشتر وظایف برای حکومت دینی چهار رکن مطرح می کنند که یکی از مهم ترین آنها «استصلاح اهلها» تربیت فرهنگی و اخلاقی و معنوی مردم و اصلاح جامعه هم جزو وظایف حکومت دینی است.اینکه بعضی می گویند حکومت نباید در مسایل اخلاقی و معنوی مردم دخالت کند و یا بی طرف بماند،حرف غلط و غیر دینی است. دولت اسلامی در مسایل فرهنگی نباید «دولت بی طرف» باشد و یک سند شرعی اش همین است که حضرت امیر می فرماید تو وظیفه داری برای تربیت و اصلاح فرهنگ و افکار عمومی در جامعه برنامه ریزی کنی و نمی توانی بگویی که فرهنگ، ربطی به من ندارد و اگر دخالت کنی می گویند دین،دولتی می شود!نه،یکی از وظایف دولت دینی این است و این،غیر از دین دولتی است. (رحیم پورازغدی، ۱۳۸۱ علی و شهر بی آرمان) مقام معظم رهبری یکی از اهداف والای حضرت علی (ع) را در دوران حکومتش، رساندن مردم به بهشت بیان می کنند که مسئله ای بسیار مهم و از وظایف اصلی حاکم اسلامی است. ایشان با اشاره به برخی مطالب که وظیفه حکومت اسلامی برای رساندن مردم به بهشت را زیر سؤال می برند، اینگونه پاسخ می دهند:« وظیفه اصلی حاکم اسلامی رساندن مردم به سعادت واقعی است که البته این، به معنای تحمیل و زور نیست بلکه با توجه به تمایل فطرت انسانها به سعادت، باید زمینه ی کمک و راهنمایی و تسهیل رسیدنِ به این هدف والا فراهم شود.» (در دیدار مردم ایلام ۲۳/۲/۹۳) امام علي (ع) در حکومت ۵ ساله خود ، تلاش بسياري نمود تا فکر و مشي و منش مردم عصر خود را، از بدعتها و انحرافات فکري و فرهنگي بوجود آمده در طول ۲۵سال حکومت های پيشين از جمله: از بين رفتن بينش ديني و سیاسی و فراموش شدن ارزشهاي زمان پيامبر(ص)، و ... را اصلاح نمايد . یکی از کارهای عالمانه حضرت علی (ع) بعد از رسیدن به حکومت، اصلاح بدایع و انحرافات و بازگشت به اصول اسلام بود. «امام علی ابن ابی طالب در وضعیتی به حکومت رسید که مردم به دروغ شنیدن و دروغ گفتن بتدریج عادت کرده بودند و وقتی کسی با آنها راست می گفت و صمیمی و صادقانه صحبت میکرد، در او شک می کردند...امیر المومنین(ع) میراث بر حکومتی شد که مرده بدنیا آمده بود.» (رحیم پور ازغدی، ۱۳۸۱، علی و شهر بی آرمان) امير مومنان علي (ع) آموزش و پرورش را از حقوق لازم و اساسی مردم جامعه ذکر می کند چرا که یگانه راه هدایت و رهبری فکری ، اعتقادی ، اخلاقی و فرهنگی مردم، دور کردن آنان از جهل و نادانی و آگاه ساختن آنها نسبت به مسایل مختلف است. در اهمیت مدیریت فرهنگی جامعه همین بس که: آسايش و آرامش جامعه محصول كنش فرهنگي حكومتها می با شد. خدمات فرهنگی و تربیتی امام علی (ع) به دو دوره تقسیم می شود:۱. دوران قبل از حکومت ۲. دوران خلافت و حکومت. تلاش فرهنگی امام علی(ع) قبل از حکومت تلاش فرهنگی امام علی(ع) منحصر به دوران امامت و خلافت ایشان نمی شود. به گواهی تاریخ، ایشان به عنوان بازوی قوی برای حکام پیش از خود بودند چنانکه خود آنان بارها به این مساله اعتراف و اقرار کرده اند. تلاش فرهنگی امام علی(ع) در این دوره دو بعد[عمده]دارد: ۱- خدمت به قرآن کریم امام علی(ع) از آن جهت که از آغاز بعثت با پیامبر اکرم(ص) همراه بوده تاپایان عمر مبارک آن حضرت اطلاع دقیق از شان نزول آیات، تفسیر آیات، تاءویل آیات داشته است و اینها را به طور پراکنده جمع آوری کرده بود. بعد از پیامبر اکرم(ص)با شرایطی که مهیا شده بود بهترین فرصت برای مولی پیش آمد تا این مفسر بزرگ قرآن، که خود نیز قرآن ناطق است به تبیین ابعاد آن بپردازد. مولی در این تلاش کاملا موفق بود و کتابی در این زمینه تنظیم کرد که در حقیقت تفسیر قرآن بود. ۲- پاسخگویی به مشکلات فرهنگی جهان اسلام، دومین تلاش فرهنگی امام بود. جهان اسلام به طور طبیعی مشکلات فرهنگی داشت و گسترش جغرافیایی جهان اسلام که تحت عنوان فتوحات صورت می گرفت خود مزید بر علت بود که مشکلات بیشتر فرهنگی به وجود آید پاسخگوی این همه فقط مولی(ع) بود. و این چیزی بود که دستگاه خلافت هم دریافته بود و همه مشکلات را در این زمینه به آن حضرت ارجاع می داد و امام نیز پاسخگو بود. نمونه ها در این زمینه فراوان است، تنها ابونعیم اصفهانی صورت مذاکره امام(ع)را با چهل تن از احبار یهود نقل کرده است. (مجله پاسدار اسلام،۷۷-۷۸ ) بنابه نوشته مورخین از مهمترین خدمات فرهنگي علمي و آموزشی امام علی (ع) به موارد ذیل می توان اشاره کرد: - ساخت اولين مدرسه اسلامي در «صفه» و تدريس در آن - دعوت از ایشان - در زمان حكومتش- از سوي دانشگاه جنديشاپور[ایران- خوزستان] براي تدريس ادبيات، طب و علوم ديگر (که بهدليل وقوع جنگ، اجابت اين دعوت ميسر نشد.) - تدوين قرآن و اعراب گذاري آن - بنيانگذاري علم تجويد قرآن بهمنظور نيكو خواندن، نيكو فهميدن و نيكو فهماندن كتاب آسماني اسلام - بنيانگذاري علم نحو براي درست خواندن قرآن و اسناد ديني براي غير عرب زبانان - تدريس زبانهاي خارجي ـ پارسي ساساني و سرياني ـ و آموزش خط پهلوي - آموزش مديريت (هركس را كه براي اداره قسمتي از كارهاي حكومتي و دولتي به مأموريتي ميفرستاد ميبايستي قبلاً دوره آموزشي مديريت را گذرانده باشد. اين مدرسه در مدينه قرار داشت) - طرح روش تدريس - ترجمه كتب علمي (كتاب «قراباذين» اثر دانشمندان ايراني دانشگاه جنديشاپور، را حضرت از زبان پارسي به عربي ترجمه كرد و راه ترجمه كتب غير عربي براي عرب زبانان گشوده شد. - شناخت تاريخ ملل ديگر(تاريخ ايران) (مظلومی ، ۱۳۶۸ ، علی(ع) معیار کمال) از دیدگاه امام علی (ع)تربیت فرهنگی جامعه توسط حکومت اسلامی به سه بخش تقسیم می شود: ۱. مبانی نظری و مهندسی فرهنگی ۲ . آموزش فرهنگ عمومی۳. مبانی عملی فرهنگی ایشان در جاي جاي نهج البلاغه به اهميت و جايگاه مهم مسائل فرهنگي در تحکيم مباني و رشد فضايل اخلاقي آحاد جامعه اسلامي و تشخيص حق از باطل و فتن اشاره کرده، برای فراگیر شدن و ترویج آن از عنصر آموزش و تکرار با الفاظ و بیانات مختلف استفاده می کند. - پیشگیری از انحرافات با آموزش و تربيت و روشنگری ممکن است در جامعه مسائلي پیش بیاید که به تدريج جامعه را از مسیر صحیح خود خارج و به سمت انحرافات اخلاقي و عقیدتی و امراض و اختلالات اجتماعی و فرهنگی سوق دهد. از آنجایی که، درحكومت ديني رستگاري و سعادت دنيوي و اخروي هدف اصلی و اساسي است؛ بنابر این تأمين اهداف مذکور با آموزش و تربيت، به ظهور و بروز خواهد رسید. به بیان دیگر،حكومت ديني وظیفه دارد سياست های فرهنگي مورد نظر خود را، بوسیله تعلیم و تربیت و ابزارهای لازم برای همه اقشار و در همه مراحل سني با توجه به تاکیدات دین مبین اسلام مهیا کند تا تمامی افراد جامعه در مسير آگاهي بيشتر به سمت دینداری حقیقی رهنمون شوند. امام رضا (ع) فرمود: هر كس سخني از فرقه صوفيه نزد او به ميان ايد و با زبان و دلش به انكارشان نپردازد از ما نيست. و هر آنكس آنها را انكار كند گويي پيش روي پيامبر خدا با كفار جهاد كرده است.( جوادی آملی،۱۳۹۱ ،مفاتیح الحیات) امام صادق (ع) فرمود: جوانان را پيش از آنكه گروههاي منحرف بر شما در اين كار سبقت بگيرند با حديث آشنا كنيد. (همان : ۳۹۳) [براي پيشگيري از تهاجم فرهنگي دشمنان به جوانان] امير مومنان علي (ع) در نامه اي خطاب به امام حسن(ع) فرمود: همانا قلب جوان همانند سرزمين خالي است،آنچه در آن كاشته مي شود،مي پذيرد و من پيش از آنكه دلت سخت گردد به ادب تو مبادرت ورزيدم. و يا فرمود: «به جوانان فرمان دهيد تا فن مناظره بياموزيد.» آنچه خواسته اسلام است و در اين حديث هم به ان توصيه شده،مناظره صحيح يا صناعت جدال احسن است كه در جستجوي حق و صدق و پرهيز از باطل و كذب است. (همان) در جامعه اسلامی، ممكن است به خاطر القائات عامدانه و مغرضانه برخی افراد کج فهم و یا جریانات و گروههایی که منافع آنها توسط حاکم عادل اسلامی به خطر افتاده است، سوء ظن هايي نسبت به حاكم شايع شود و مردم را دچار شک و ترديد نماید. در اين صورت حاكم موظف است امور را براي مردم به خوبي روشن و آنها را از ابهام و سردرگمي خارج سازد. حضرت علي (ع) در اين باره به مالك اشتر مي گويد: "و اِنْ ظنَّت الرعية بك حيفاً فَاَصْحِر لهم بعذرك و اعْدل عنك ظنونهم باِصحارك فاِنَّ في ذلك رياضة منك لنفسك و رفقاً برعيتك هر گاه مردم نسبت به تو بدبين شوند، افشاگري كن و عذر خويش را بازگو و گمانها را از آنها دور كن. صراحت باعث خودسازي تو و لطف در حق مردم است". (دشتی، ۱۳۸۰،نامه ۵۳) اين شيوه در سيره آن حضرت فراوان يافت مي شود، به صورتي كه هر جا شبهه اي حتي براي بعضي افراد بود، حضرت با سخنراني يا نامه به تبيين و توضيح آن مي پرداخت و مشكل را حل مي كرد. (شهيدي،۱۳۶۸، خطبه۲۱۶) -بصيرت و عمق بخشي بصيرت به معنى دانايى، بينايى، بينايى دل، هوشيارى، زيرکى و يقين است.بصيرت در لغت به معناي بينش و بينايي است ( فرهنگ عميد، ۱۳۶۳) و در اصطلاح روشن بيني در دين است (مطهري، ۱۳۸۰،ده گفتار). چون بصيرت چراغ راهي است که در تاريکي ها راه را بر انسان روشن مي سازد و او را از خطر افتادن و لغزش نگه مي دارد. نزد اهل معنا، نيرويى نهانى و قلبى است که در شناخت حقايق تا عمق وجود و باطن ذات آن رسوخ مى کند. راه تحصيل بصيرت درست است که حکومت اسلامي بايستي در جهت رسيدن انسانها به بصيرت و آگاهي بايستي از تمام امکانات و ابزار هاي لازم استفاده بکند اما اين مساله يک ضرورت متعامل و دو طرفه است. يعني يک طرف مساله حکومت و يک طرف مساله مردم هستند. تا مردم يک جامعه از ظرفيت و آمادگي لازم براي پذيرش امري ولو آسمانی و مقدس را نداشته باشند آن امر بصورت کامل محقق نخواهد شد. براى نيل به مقام رفيع بصيرت بايد به بازسازى و اصلاح نفس خويش پرداخت. هر چقدر انسان با معارف و آموزه هاي ديني و الهي و با محتواي پيام خداوند و قرآن کريم و گفتار و سيره معصومين بيشتر آشنا گردد زمينه بصيرت و روشن بيني در دين بيشتر براي او فراهم مي گردد. نيز مطالعه و تفکر در اصول اعتقادي به اين امر کمک مي کند. عمل به آنچه از دين فرا گرفته ايم بويژه انجام واجبات و ترک محرمات که درجه اي از تقوي و پرهيزگاري مي باشد در کسب بصيرت و روشن بيني نقش کليدي دارد و اصولا بصيرت از ثمرات و آثار مستقيم تقوا و پرهيزگاري است (همان) خداوند در قرآن مي فرمايد: « إن تتقوا الله يجعل لکم فرقاناً» اگر تقوي بورزيد خداوند قوه تشخيص و جداسازي حق از باطل به شما عنايت می کند (انفال، آيه ۲۹) . بنابراين تربيت اسلامي مستلزم عمل گرايي و برخورداري از روحيه تلاش و فعاليت و مجاهدات در راه خداست. یکی از منابع غنی و پر بار در موضوع وظایف فرهنگی حکومت اسلامی، توجه و تامل در رفتارهای فرهنگی تربیتی امام علی (ع) است که می تواند بهترین الگو برای حاکمان مسلمان و بالاخص شیعی باشد. لازم است محققان و پژوهشگران در این اقیانوس بیکران غور و غوص نمایند که بی شک حاصل آن صید درر و جواهر فاخر و ارزشمندی است که دارای پاداش اخروی خواهد بود. با عنایت به مسئولیت مهم حکومت اسلامی در امر فرهنگ و نیز در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان به حدود و ثغور اعتقادات دینی مسلمانان، مواردی به عنوان پیشنهاد ارایه میشود: ۱.باور قلبی حاکمیت به وظیفه هدایت فرهنگی و تربیتی مردم ۲. تعيين مشخص نقش و جايگاه دولت به عنوان نهاد متولی و تصديگر حاكميتي و عزم جدي در جهت ساماندهی امور فرهنگی کشور ۳. رفع هرگونه موازيكاري، تداخل وظايف، پراكندهكاري و عملکرد جزیره ای نهادهای فرهنگي با ادغام سازمانهاي موجود . ۴. راه اندازی پژوهشگاه های فرهنگی در استفاده از ظرفیت علمی و پژوهشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در خصوص آسیب شناسی فرهنگی و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن. ۵. توجه ويژه به سرمايهگذاري، ظرفيتسازي و اقدامات سختافزاري دولت در حمايت از خدمات فرهنگي. ۶. فعالسازي نقش مشاركتي مردم در تصدي امور و اجراي فعاليتهاي فرهنگي. ۷. ارتقاي توان علمي و اجرايي نيروي انساني شاغل به ویژه مدیران در بخشهاي فرهنگي كشور . ۸. تقويت NGOهاي فرهنگي با ايجاد زمينه مناسب برای استفاده از ظرفیت این تشکل فرهنگي. ۱۰. پایش، ارزيابي، و تفسیر و تحليل مستمر فرآيند تحولات فرهنگي كشور و تدوين شاخصهاي سنجش تحولات فرهنگي. و پایان بخش این سطور کلامی از مقام معظم رهبری در باره نهج البلاغه به عنوان گنجینه عظیم معارف اسلامی. «نهج البلاغه کلام اولین مؤمن به وحی محمدی، وکلام خلیفه پیغمبر صلی الله علیه و آله است؛ خلیفه ای که همه مسلمان ها بر او اتفاق نظر دارند و امامی که به اعتقاد شیعه و بسیاری از اهل سنت، افضل صحابه است؛ یعنی انسانی در این حد عظمت و اهمیت، سخنرانی ها و خطبه هایش عینا باقی مانده است و این می تواند نشان دهنده متنی عظیم و اصیل از معارف اسلامی باشد. ما می توانیم پایه های اعتقاد کامل و جامع به اسلام را در این کتاب ـ که اخلاق و زهد و عرفان و رهبری و نظام سیاسی و اجتماعی در آن وجود دارد ـ پیدا کنیم».(پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت) * مدرس دانشگاه و پژوهشگر