هادی جعفریاین روزها کمتر کسی است که از اخبار وقایع فلسطین و به خصوص باریکه غزه بی خبر باشد. اکثر قریب به اتفاق رسانه های آزاد و حتی وابسته دنیا، به تحلیل وقایع غزه و گزارش لحظه به لحظه آمار شهدا و زخمی های درگیری های آن می پردازند اما خلایی که شاید ذهن بسیاری از آزاد اندیشان جهان را متوجه خود کرده، عدم ارائه تحلیل حقوقی از وقایع اخیر و نقد و بررسی توجیهات مهاجمین به غزه است. هرچند هیچ توجیه عقلی ، منطقی و حقوقی نمی تواند از موج انزجار جهانی نسبت به کشتار بی رحمانه غیر نظامیان در غزه بکاهد، لیکن بعضا مشاهده می شود که برخی از رسانه های وابسته به اردوگاه صهیونیسم، از این خلأ استفاده کرده و با طرح توجیهات و دلایل به ظاهر حقوقی، سعی در توجیه وحشی گری های صهیونیست ها دارند و تلاش می کنند تا از لابلای متون حقوق بین الملل، حقی برای این متجاوزان اشغالگر به رسمیت بشناسند تا به وسیله آن، سرپوشی بر جنایات هولناک آنان بگذارند؛ همانگونه که در گذشته با طرح دروغ بزرگ "خرید زمینهای فلسطینیان توسط صهیونیست ها" توانستند شبهه ای در ذهن برخی از مردم در خصوص حق بازگشت آوارگان فلسطینی به وجود آورند که خوشبختانه با آگاهی مردم و رسانه های آزاد ابعاد وسیع این شایعه پراکنی بر ملا گشته و کذب بودن آن بر همگان روشن شد. لذا در این نوشتار تلاش خواهد شد تا ضمن بررسی دلایل و توجیهات صهیونیست ها و هم پیمانان غربی آنان، به رد این دلایل با استفاده از اصول و قواعد حقوق بین الملل پرداخته شود. هرچند حقوق بین المللی که امروزه مبنای استدلال و توجیهات آنان قرار گرفته، نمی تواند معیار متقنی برای سنجش درستی اقدامات دولتها واقع شود، چرا که فارغ از اینکه دنیای مدرن، پس از بروز توحش های متعددی نظیر جنگ های جهانی و کشتار میلیون ها انسان بی گناه، این رشته از حقوق را در مدل مدرن آن پایه گذاری کرده و در واقع، نتیجه توحش آنهاست؛ کشورهای جهان سوم که بخش عمده تابعان حقوق بین الملل را تشکیل می دهند، در پیدایش و حتی توسعه آن نقش قابل توجهی نداشته اند و پر واضح است که قواعد و مقررات آن نیز به نحو ظالمانه ای به سود کشورهای پیشرفته صنعتی خواهد بود( آنگونه که امروزه مصادیق مختلف آن نظیر حق وتو با اعتراضات جهانی مواجه است). اما بررسی و رد دلایل حقوقی مهاجمین به غزه با استفاده از متون حقوق بین الملل این حسن را دارد که نشان دهد که غربی ها حتی به قواعدی که خود آنها را پایه ریزی کرده اند نیز وقعی نمی نهند و همچنان از اقدامات صهیونیست ها که به طور آشکاری در تضاد با اصول اولیه حقوق بین الملل است، حمایت می کنند.مهم ترین دلیلی که صهیونیست ها وحامیان غربی آنان برای حمله به غزه به آن تمسک می جویند، توسل به اصل دفاع مشروع است. این اصل در ماده ۵۱ منشور ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. این ماده مقرر می دارد:" در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانیکه شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود خواه فردی یا دسته جمعی لطمهای وارد نخواهد کرد. اعضاء باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل میآورند فوراً به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت بر طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی و در هر موقع که ضروری تشخیص دهد اقدام لازم به عمل خواهد آورد تاثیری نخواهد داشت."طبق این ماده هر کشوری که از سوی کشور دیگر مورد تهاجم نظامی قرار گیرد، حق دارد به مقدار ضروری و با رعایت اصل تناسب حمله با دفاع، از خود دفاع کرده و رفع تجاوز نماید. پس از واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۲ در آمریکا، عنوان جدیدی از این ماده برداشت شد که به هیچ وجه نه با منطوق و نه با روح منشور سازگار نیست و آن هم جعل حق دفاع پیش دستانه بود. مفاد این حق جدید به این صورت است که هرگاه کشوری اطلاع پیدا کند که خطر قریب الوقوعی نظیر حمله نظامی، آن کشور را تهدید می کند، حق دارد پیش از مورد حمله واقع شدن، به کشور مهاجم حمله کرده و بدین وسیله از حمله به خود پیشگیری نماید. این حق را آنها خودشان برای خود به رسمیت شناخته و سپس با توسل به آن، افغانستان و عراق را به اشغال خود درآوردند و میلیون ها نفر از مردم بی گناه آنها را به خاک و خون کشیدند.امروز نیز صهیونیست ها آنگونه که از اظهارات وزیر اطلاعاتشان پیداست، درس خود را به خوبی از مدل بزرگتر خود یعنی آمریکا فرا گرفته و به بهانه دفاع پیش دستانه در مقابل حملات احتمالی حماس به شهرک های صهیونیست نشین، مناطق مختلف غزه را به بهانه استقرار سامانه موشکی حماس در آنها بمباران می کنند. فارغ از اینکه مساله دفاع پیش دستانه، نه در منشور ملل متحد و نه در قطعنامه ها و اعلامیه های مجمع عمومی و نه حتی در آراء دیوان بین المللی دادگستری به رسمیت شناخته نشده، برای مقوله دفاع مشروع و توسل به آن نیز شرایطی مقرر شده که هیچ یک از این شرایط توسط صهیونیست ها مراعات نمی شود از جمله اینکه حملات صهیونیست ها نه برای دفع حملات حماس ضروری است و نه بمباران مناطق مسکونی و حتی امدادی و درمانی غزه، تناسبی با شلیک چند راکت از سوی حماس به مناطق اشغالی ندارد. منشور ملل متحد، گزارش اقدامات انجام پذیرفته به عنوان دفاع به شورای امنیت را شرط مجاز دانستن این نوع دفاع برشمرده است، در حالی که صهیونیست ها نه تنها هیچ گزارشی از اقدامات خود به شورای امنیت ارائه نمی دهند، بلکه با تهدید خبرنگاران، مانع از انعکاس بین المللی جنایات خود می شوند. همچنین منشور ملل متحد ناظر به روابط تابعان حقوق بین الملل، یعنی کشورها و سازمانهای بین المللی است و حال آنکه فلسطین هنوز به عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته نشده است، پس توسل به منشور ملل متحد در مقابل یک کشور غیر عضو، فاقد منطق حقوقی است.اما مساله ای که با طرح آن، نوبت به طرح هیچ کدام از مسائل فوق نمی رسد و اساسا حق دفاع مشروع پدید نمی آید، این است که باید حمله ای از سوی "کشور مهاجم" رخ دهد، در حالی که در ما نحن فیه این موضوع اساسا منتفی است. چرا که مهاجم واقعی، رژیم اشغالگر قدس است که سالهاست مردم مظلوم فلسطین را از خانه آباء و اجدادی خود بیرون رانده و با حمایت برخی کشورها و سازمان های بین المللی، کشوری جعلی به وجود آورده است. شاید با طرح مثالی در مقیاس کوچک تر ، حقیقت قضیه روشن شود: فرض کنید شما در خانه خود و در کنار خانواده زندگی می کنید که ناگهان، شخص متجاوزی به زور و با حیله و فریب وارد خانه شده و پس از قتل برخی از اعضای خانواده و نهب و غارت، قسمت اعظمی از خانه را تصرف کرده وگاه و بی گاه نیز مجددا به شما حمله می کند. حال آیا اگر شما به مقابله با این متجاوز برخیزید، مهاجم محسوب خواهید شد و شخص متجاوز، حق خواهد داشت به بهانه دفاع از خود، شما را مورد حملات سهمگین قرار دهد؟ مسلم است پاسخی که شما خواهید داد این خواهد بود که تو در خانه من چه می کنی که من به تو حمله کنم؟ از خانه من بیرون برو تا از حملات من در امان باشی. و عقلای عالم نیز نه تنها شما را محکوم نخواهند کرد، بلکه شما را تحسین نموده و حتی حامی و یاریگر شما در بیرون راندن دشمن متجاوز خواهند شد. امروز شرایط در فلسطین این گونه است البته با اندکی تفاوت. سالها پیش گروهی متجاوز با حمایت انگلیس به خانه های مردم هجوم آورده و مردم را کشته یا آواره کرده و از خانه های خود بیرون رانده اند. تفاوت کار در اینجاست که وقتی که مردم تلاش می کنند تا با ایستادگی در مقابل دشمن متجاوز، به خانه های خود برگردند، متجاوز محسوب می شوند و برای طرف مقابل آنها، حق دفاع مشروع پدید می آید! حقی که نه تنها وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی و وزیر خارجه آمریکا و مقامات آلمان و فرانسه از آن سخن می گویند، بلکه دبیر کل سازمان ملل نیز با لحنی قاطع از آن حمایت می کند و خواهان توقف حملات حماس به مناطق اشغالی شده است!پس با دقت در مطالب فوق مشخص می شود که توجیه صهیونیست ها برای حمله به غزه، بسیار مضحک تر از آن است که بتواند در محافل علمی و حقوقی مطرح شده و مورد نقد وبررسی قرار گیرد و شاید به همین دلیل رسانه های دنیا نیز توجه چندانی به انعکاس آن ندارند.اما این افکار آزاد و بیدار جهانیان است که در عصری که مدعیان دروغین حقوق بشر، خود را به خواب غفلت زده اند تا اشک و آه کودکان فلسطینی و ناله و نفرین زنان مظلوم غزه را نشنوند، همچنان بیدارند و از ایران و پاکستان تا ژاپن و دانمارک و از آمریکا و انگلیس تا لبنان و ترکیه یک صدا از مردم غزه حمایت می کنند و توقف حملات وحشیانه صهیونیست ها را فریاد می زنند که :" ریشه رژیم صهیونیستی باید خشکانده شود."