تعبیری که برای این پدیده خارج از انتظار در افواه عمومی از آن میشود عنوان «شگفتی» است. بنابراین تعریف و استدلال در همه رقابتهای ورزشی، علمی، سینمایی و هنری میتوان از این عنوان برای توجیه نتیجه بدست آمده استفاده کرد. به عنوان مثال میتوان در عرصه ورزشی به شگفتیساز بودن تیمهای فوتبال ترکیه و کرهجنوبی در جام جهانی دو دوره قبل اشاره کرد. انتخاب فیلم ایرانی «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره فیلم اسکار هم جزیی از یک شگفتی هنری است. در عرصه انتخابات نیز ما همواره با چنین شگفتیهایی همواره روبهرو بودهایم. انتخاب خاتمی در سال ۱۳۷۶ و انتخاب احمدینژاد در سال ۱۳۸۴ عینیتی ملموس از شگفتی است. در بعد محلی و استانی نیز باید انتخاب «قرهسید» نماینده مردم تبریز و آذرشهر و اسکو در انتخابات سال گذشته مجلس شورای اسلامی را هم باید به عنوان شگفتی دانست. اما تازهترین نمونه شگفتیسازی در پهنه انتخابات را میتوان در انتخابات چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تبریز مشاهده کرد. نمونههای متعددی برای این ادعا میتوان برشمرد که نتایج به دست آمده دور از حدس و گمان های عمومی یا کارشناسی بوده و در مواردی عکس نظرسنجیها را به منصه ظهور رسانده است. ۱- پیشتازی یک کاندیدای گمنام در راس پدیدههای شگفتی ساز این انتخابات بی تردید نام «المیرا خاماچی» قرار دارد. پیش از انتخابات ۲۴ خردادماه کمتر کسی میتوانست رای آوری بالای خانم خاماچی را در برآوردهای ذهنی و باورهای فکری خویش احتمال دهد. شاید خود او هم در خوش بینانهترین حالت هرگز حدس نمیزد که چنین رای بالا و رتبه برتری را در ترکیب شورای شهر تبریز کسب کند. اما رای دهندگان تبریزی که از قدیم به مردمی غیر قابل پیش بینی و به طور عامیانهتر «شگفتی سازی» شهره هستند نتیجه ای را رقم زدند که برای بسیاری از هم قطاران شورایی و تحلیلگران و کارشناسان دور از انتظار بود. ۲- رای بالای دبیری برخلاف خانم خاماچی، شهرام دبیری چهرهای تقریبا شناخته شده برای عموم مردم تبریز است. او به واسطه شغل و مدرک خویش، به دلیل فعالیتهای ورزشی و باشگاه داریش و در نهایت به خاطر عضویت و ریاستش بر شورای سوم شهر تبریز دبیری از چنان آوازهای برخوردار است که کسی در راهیابی او به دور چهارم تردید به خود راه ندهد. اما آنچه میتواند تا حدودی به عنوان شگفتی به شمار آید آرای نسبتا بالای دبیری است. او با اختلافی تقریبا دو برابر نسبت به رقیب خود (حاجیپور) بیش از ۱۰۵ رای را کسب کرد. رایی که میتواند تضمین کنندهی یک کاندیدا برای پیروزی در انتخاباتی بزرگتر مانند مجلس شورای اسلامی باشد! دبیری در دوره قبل در حدود ۵۰ هزار رای را از آن خود ساخت. اما او در این دوره با خیزی بزرگ و موفقیتی غیرقابل پیشبینی، اقبال بینظیر شهروندان به خود را به رخ سایر رقبا کشید. شک نکنید که با این شگفتی که دبیری برای خود خلق کرده خیز برداشتن برای انتخابات مجلس شورای اسلامی با چنین پشتوانهی قوی آرا لحظهای از ذهن آقای دکتر دور نمیشود. اگر او تنها در شهر تبریز رای بالایی دارد میتواند حتی تا سه برابر این میزان را از سطح روستاها و شهرهای حوزه بزرگ انتخابیه : تبریز، آذرشهر و اسکو در انتخابات مجلس دوازدهم (۱۳۹۴) کسب کند. آیا دکتر دبیری به زودی شگفتی دیگری خلق میکند؟! ۳- عرض اندام ورزشکاران: به جرات میتوان گفت که در این دوره از انتخابات «عرصه ورزش» قدرت و نظر خویش را بر پارلمانهای شهری ایران تحمیل کرد. در خود پایتخت نیز حضور ورزشکاران و قهرمانان ورزشی بیشتر به چشم میخورد. حسین رضازاده (وزنهبردار) ساعی، دبیر، حبیب کاشانی، عباس جدیدی از مهمترین چهرههای سرشناس حاضر در ترکیب شورای شهر تهران هستند. در شورای شهر تبریز هم میتوان قدرتنمایی ورزشکاران و مدیران ورزشی را شاهد بود. ششگلانی (رئیس هیئت فوتبال استان)، شهرام دبیری (از مدیران باشگاههای دبیری و ماشینسازی)، حاجیزاده (گوینده ورزشی سیمای استانی و خبرنگار)، محمدحسین جعفری (مدیرعامل سابق باشگاه تراکتور سازی) از جمله چهرههایی هستند که به طور فعالانه در عرصه ورزش استان حضور دارند. این رویکرد را میتوان در لیست اعلامی تحت عنوان «ائتلاف حامیان تراکتور» برداشت کرد. در لیست مورد حمایت این ائتلاف، نام ۱۲ کاندیدای راه یافته به شورای شهر تبریز به چشم میخورد. تعدادی که هیچ ائتلاف و یا گروه و تشکل دیگری تا این اندازه نتوانسته موفقیت کسب کند! ۴- حضور قدرتمند زنان: از آغاز به کار سیستم شورایی در مجموعه شهرداریها، حداکثر تعداد نمایندگان برخاسته از طیف زنان جامعه که به شورای شهر تبریز راه یافتهاند مربوط به دوره اول شورا (دو نفر: ایران آهور و نازیلا آصفی) و دوره دوم (نازیلا آصفی و لیندا گرامیآذر ) بوده است. در دوره سوم شورا این تعداد به صفر رسید و بدین ترتیب شورای سوم تبریز چهرهای مردانه به خود گرفت. اما در این دوره زنان تبریزی در کنار مردان خود به کاندیداهای زن اقبال بیشتری نشان دادند. به گونهای که با آرای خود سه زن را به ترکیب شورای شهر چهارم اعزام کردند. خانمها خاماچی، حضرتی و آهور سه زنی هستند که با حضور در کرسیهای شورای شهر تبریز در کنار پیگیری مصالح و برنامههای شهری، نیم نگاهی نیز به مطالبات زنان تبریزی خواهند داشت و مدافع حقوق آنان در مدیریت شهری خواهند بود. اعتماد شهروندان به عملکرد زنان در این دوره میتواند نقطه عطفی برای زنان تبریز باشد تا توانمندی و خلاقیت خویش را در اداره شهر و مدیریت شورایی به اثبات برسانند. این تعداد تنها با تعداد زنان راه یافته به شورای سه شهر دیگر ایران برابری میکند. (تهران، کرج و اهواز هر کدام با سه نماینده زن). به عبارت دیگر زنان تبریزی به موفقیتی کم نظیر در سطح کشور و موقعیتی استثنایی در رابطه با پارلمان شهری دست یافتهاند که می تواند زمینه را برای حضور قدرتمندانه آنها در سایر بخشهای مدیریتی هموار کند. ۵- ناکامی برخی از بزرگان: در کنار همه کاندیداهایی که کمتر کسی احتمال حضور آنان را در ترکیب ۲۱ نفره میدادند برخی از چهرههای خوشنام و معروف هم بودند که کمتر کسی حدس میزد در این ماراتن نفس گیر چنین ناکام بمانند. افراد متعددی را برای اثبات این فرضیه میتوان برشمرد. سیدحسن شکوری و علاالدین نورمحمدزاده (از نمایندگان دوره های اول تا سوم شورای شهر تبریز) که اکنون تنها به عضو علیالبدل بودن اکتفا کردهاند از جملهای چهرههای ناکام هستند. هر چند که کنارهگیری و استعفای برخی اعضای اصلی در ادامه راه (یا برای نمایندگی مجلس و یا برای تصدی پستهای بالاتر در مجموعه شهرداری) دور از ذهن نیست. در این صورت این دو عضو علی البدل میتوانند امیدوار باشند که بار دیگر در هسته مرکزی تصمیمگیری شورای شهر تبریز قرار گیرند. غیر از این دو، ناکامی کریم صادقزاده (دبیر خانه کارگر استان)، احد راشد (مدیر دفتر فنی استانداری آذربایجان شرقی) را هم می توان به عنوان پارهای دیگر از پدیدههای غیرقابل انتظار و جزئی از شگفتیهای انتخابات شورای چهارم تبریز نام برد. به هرحال با قبول اینکه مردم تبریز اغلب انسانهای حماسه ساز و غیر قابل انتظاری هستند باید همچنان منتظر خلق شگفتیهای بزرگتر و چشمگیرتر در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آینده بود. (فارس)